چکیده:
احترام اموال، از مقاصد مهمی است که شارع مقدس در راستای دستیابی به آن، احکامی را وضع کرده است. در فقه به مواردی برخورد می شود که به نظر می رسد از ارزش و احترامی که شارع برای اموال دیگران گذاشته است، برخوردار نیستند، کافر حربی از این دسته اشخاص به شمار می آید. پرسش اساسی اینست که اگر مسلمانی به کشورهای کفار مسافرت کند، آیا می تواند بر اساس احترام نداشتن اموال ایشان به آنها دستبرد بزند و همان گونه که در اموال خود تصرف می کند، در اموال آنها نیز تصرف کند و یا نمی توان به این دیدگاه باور پیدا کرد و تنها در اموال کافر حربی به معنای خاص، آنهم با شرایطی ویژه می توان تصرف کرد. این پژوهش کوشیده است تا با واژه شناسی کافر حربی و کاربرد آن در آیات و روایات به اثبات برساند، اصل اولیه، حرمت تصرف در دارایی دیگران است، مگر کافر حربی که از ادله بر می آید اموالش احترامی ندارد. نکته دیگر اینست که از باب احکام ثانویه می توان دارایی-های کفار را محترم دانست؛ زیرا دست اندازی به اموال ایشان، سبب هتک حرمت اسلام و مذهب می-شود که حرام است. این گونه نیست که همه ی کشورها کافر حربی به شمار آیند، بلکه قدر متیقن از کافر حربی، کافرانی هستند که بالفعل در جنگ با مسلمانان می باشند و یا به فکر آسیب رساندن به آنانند، در این صورت اموالشان با اذن حاکم شرع مباح است. در حقوق بین الملل نیز بر اساس اصل احترام متقابل، تفاهم و پیمانی که میان کشورها بسته شده است، مردم آنها نسبت به هم دیگر معاهد بشمار می آیند که نتیجه ی آن احترام و پاسداشت اموال ایشان است و از آن جا که برای ورود به یک کشور باید قوانین آنها رعایت گردد، کسی در کشور مقصد، حق دست اندازی به اموال دیگران را ندارد.
The Respect for property is one of the major objectives that the holy legislator imposes them in which the law does not respect property for them. The basic question is if Muslim travel to the country of disbeliever، is it possible to rub his possessives because there isn’t any respect for his possessives and seize his properties or can term less but only seize in possessives of Infidel Atheism. This research tries to study about Infidel Atheism and prove that the first principle in Islam is to respect the property of others expect the Infidel Atheism. But sure the hostile unbelievers are actually at war with Muslims and they are thinking of damage to Muslims. The author analyses this subject completely in this article.
خلاصه ماشینی:
"3- اگر کودکان و زنان در وضعیت جنگی کشته نمیشوند، حتی اگر اقدام به مبارزه کنند، چگونه میتوان گفت: هر کسی اعم از زن و مرد که کافر باشد، خونش مباح بلکه کشتنش واجب است، هرچند اقدام به جنگ نکرده باشد؟ 4- کافر ذمی خودداری کننده از دادن جزیه، به سبب اینکه پیمانش را با مسلمانان شکسته است و این نوعی اعلام ستیزه است، خونش مباح میشود و اینکه امام در دار الشرک، کشتن مردان را مباح دانسته است، فقط به خاطر اینست که آنها به نوعی در ستیزه و نبرد با مسلمانان هستند و اگر کافر ذمی نیز همان حالت را که ستیزه است، پیدا کند، خونش مباح خواهد بود.
7- عدم ملازمه بین هدر بودن دم و حرمت نداشتن مال در برخی از موارد در فقه یافت میشود که افرادی خونشان هدر است؛ مثلا به خاطر قتل عمدی که انجام دادهاند باید به قتل برسند و یا کسی که زنای محصنه انجام داده که حد وی سنگسار است و یا از قطاع الطریق بشمار میرود، در این موارد اگر چه خونشان هدر و مباح است، ولی مال و آبروی آنها و حتی بدن آنها محترم است، تازه در برخی از این موارد جواز قتل برای هر کسی نیست، بلکه فقط حاکم این حق را دارد (هاشمی شاهرودی، 1425، 1، 83) و حتی از برخی از ادله بر میآید که قذف کافر حربی روا نیست."