چکیده:
با اینکه ادیانآسمانی همسو و دارای خمیرمایه یکسانند ولی برداشتهای متفاوت از آموزههای آنها موجب عدم تحقق کامل اهداف پیامبران گشته و همین امر در دین اسلام هم، بهلحاظ برداشتهای متفاوت پیروان مذاهب، بوقوع پیوسته و لذا جا دارد نقاط مشترک این مذاهب که کم هم نیست برجسته شود.در این میان احکام فقهیکه نمود عملی دارد و عمدتا مبتنی برسنت است بیشتر میتواند در این راستا مورد توجه قرارگیرد.چوناحادیث مندرج در اصول اربعه شیعه و صحاح ستة اهل سنت از اعتبار بالائی برخوردار است در این کار بر این کتب تکیه شده است.چنین پژوهشی دامنه گستردهای دارد و آنچه در این نوشتارآمده فشردهای از اهداف موردنظر،کهعمدتا تقریب علمی مذاهب وتوجه به اصالت تعالیم همه مذاهب است، میباشد.
Even though، the divine religions are aligned and have the same foundations، different understandings of their instructions result incomplete fulfillment of the previous prophet's objectives. This has also happened in Islam due to different understandings of its fellowships so it is important to highlight the common points of the religions.
In this regard، jurisprudence commandments which have practical view and basically are based on tradition can be more considered.
Since written hadiths in Shiite fourth principals and correctness of Sunites are so valid، they are referred in this research.
Such a research has a vast domain and what has been brought here is a summary of mentioned objectives which is mainly as a scientific proximity of religions and considerations of all their trainings validity.
خلاصه ماشینی:
"بهمین جهت صاحب این قلم با باوری سخت به مفید بودن یافتن«نقاط متفق علیه» مذاهب اسلامی بر آن شده تا درحوزه احکام فقهی احادیث مورد اتفاق دو گروه شیعه و سنی را که اسلام در جهان با تعالیم و باورهای آنان شناختهشده جمعآوری کندو نتیجهکارش یافنن احادیث همسوی فراوانی درمآخذ اصلی شیعه یعنی کتابهایکافی،منلایحضره الفقیه، تهذیب الاحکام و الاستبصار ومآخذ موردقبول اهلسنت یا صحاح ستة یعنی صحیح بخاری،صحیح مسلم، سنن ابن ماجة، سنن ابی داود،سنن الترمذی وسنن النسائی،بوده است که این همسویی ممکن است درلفظ باشد یا درمعنی.
در بحث از اصل حکومت و مسائل مربوط به آن با این که پیشوایان شیعه سخت بر پایمال شدن حق خود پافشاری داشتند اما وقتی مسأله حفظ جامعه اسلامی ونگاهداری مرزهای سرزمین اسلامی مطرح بوده، برای سلامتی و نیرومندی حافظان ثغور اسلام دعا کرده و یا چون لزوم بزرگداشت شعائر دینی که حاکی از یگانگی جامعه بود پیش میآمده و یا سخن از کسانی در میان بود که از دنیا رفته و یاد اعمال ایشان میتوانست منشأ گفتگوهای ناگوار و منافی وحدت اسلامی باشد نیز به اصحاب خویش توصیه مینمودند تا آنچه موجب وحدت است گرامی دارند و بطورکل جامعه را در جهت وحدت رهبری میفرمودند.
. » (ابن ابی الحدید،شرح نهج البلاغة،5 ،179) گفتار امام باقر(ع) درخصوص نمازجمعه و رفتار و گفتار حضرت امیرمؤمنان در مورد خلیفه دوم آن هم در میدان جنگ که دو گروه برای خون ریزی صف آراستهاند حاکی از نوع نگرش پیشوایان دینی به مسائل عمده و مهم مسلمانان است و میرساند که این بزرگان برآن بودهاند تا وحدت کلمه تا جائی که امکان دارد حفظ شود."