چکیده:
در عصر تمدن اطلاعاتی، کهندژنشینی (در فضای جریان ها بودن) برخی بوم ها و بیابان نشینی (در فضای مکان ها بودن) برخی دیگر، پدیده ای است نوین، که این نوشتار بسان یک «گسست» با آن روبه رو است و تلاش دارد تا چرایی و چگونگی پیدایش آن را به روشنی تبیین نماید. در همین راستا این پژوهش با روشی تطبیقی ـ گذشته نگر و با رویکردی تجربی ـ علی انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد که نابرابری (گسست) بوم-ها، مسبوق به میزان برخورداری آنها از دموکراسی است (گسست دموکراسی). نابرابری بوم های مختلف در برخورداری از دموکراسی، موجب نابرابری آنها در برخورداری از فن آوری ارتباطات و اطلاعات گردیده است (گسست فناوری). گسست فن-آوری، خود، زمینه ساز ورود بوم های دارای فن آوری گسترده، به فضای جریان ها (کهندژهای تمدن اطلاعاتی)، و محبوس شدن بوم های دارای فن آوری کران مند(محدود)، در فضای مکان ها(بیابان های تمدن اطلاعاتی) گردیده است (گسست فضایی)، که نمود عینی مکانی ـ فضایی(جغرافیایی) آن، توسعه-یافتگی بوم های فضای جریان ها و توسعه نیافتگی بوم های فضای مکان ها می باشد (گسست توسعه ای). ناگفته نماند که خود توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی یک بوم نیز به ترتیب زمینه-ساز و زمینه سوز برپایی دموکراسی است. بیش و پیش از آنکه نابرابری میان بوم ها ریشه در «گسست فن آوری » داشته باشد، ریشه در «گسست دموکراسی» دارد چرا که دموکراسی وجه افتراق بوم ـ مکان ها و بوم ـ فضاها است. به عبارت دیگر، «گسست گاه» بوم ها در تمدن اطلاعاتی، دموکراسی است. زیرا که دموکراسی، زمینه ساز پذیرش «چندگانگی پذیری» تمدن اطلاعاتی در بوم هاست.
In the era of civilization of information، citadel dwelling of some territories and wilderness dwelling of some others is a new phenomenon that this paper is trying to clearly explain its whys and where forces. Thus، this study has been carried out with a comparative study and with an empirical approach. Findings show that inequality (gap) of territories is related to their benefits of democracy (Democracy gap) .Territories inequalities in benefiting from democracy lead to inequality in information and communication technology (technology gap). Technology gap leads extensive technology owner territories to enter space of flows and territory. Also، it leads to limit territories that have less and limited place spaces. Its spatial appearance is the development of space of flows and underdevelopment of territories of place spaces (gap of development). It's necessary to say that development and underdevelopment of a Territory can respectively lead to democracy or destruction. Territories’ inequalities have roots in democracy gaps more than having roots in technology gaps because democracy is as a splitting factor of territory- places and territory- spaces. In other words، the gap place of territory in information civilization is democracy because democracy paves the way for accepting multi- acceptance of information civilization in territories.
خلاصه ماشینی:
درست است که جهاني شدن نـاگزير رشـد و توسـعه را در همه کشورها فرآهم نمي آورد و در مناطق و کشورهاي مختلف پي آمدهاي گوناگوني بر فقر دارد (٨٤ :٢٠٠٨ ,Saei)، ولي رويهم رفته يافته ها نشان مي دهد کـه ، هـر بـومي کـه بيشـتر در فضاي جريانها جاي گرفته است (رده بالاتري در شاخص کوف دارد)، توسعه يـافتگي بيشـتري دارد (ردهي بالاتري را نيز در شاخص توسعه انساني به دست آورده است )، اين سخن ، رابطـه ١ در شکل شماره ٢ را گويا مي سازد.
ريشه آن اين است که در روزگار تمدن اطلاعاتي که اطلاعات در جهان نقش آفرينـي مـي کنـد، معنابخشي به رابطه دموکراسي و توسعه انساني يک بوم در گرو فن آوري اطلاعات و ارتباطات و ورود به فضاي جريانها مي باشد.
در يک بوم غيردموکراتيک: درگام نخست ، از آنجايي که زمينه بهرهمندي از فضاي جريان ها (جريانهاي ثروت، قدرت و اطلاعات) در گرو برخورداري از فن آوري ارتباطـات واطلاعـات است ، فن آوري ارتباطات و اطلاعات، جهاني شدني را به دنبال دارد کـه بـه گفتـه مـارتين آلبـرد پيونددهندهي مردم جهان در يک جامعه فراگير جهاني است (٢١٦ :٢٠٠٧ ,Pourpashakasin)، و نيز «فردگرايـي شـبکه ايشـده» را در پـي دارد، مـردم خواهـان فـن آوري گسـترده خواهنـد بود(خواستن ) ولي از آنايي که «در سراسر جهان، آغازگر تکنولوژي اطلاعات دولت ها بودنـد» (٩١ :٢٠٠١ ,Castells) مردم نمي توانند، زيرا فراهم آوري زيرساخت هاي فن آوري کاري فـردي نيست (نتوانستن ).