چکیده:
معاملات سفهی، معاملاتی اسـت کـه شـانیت آن را دارد کـه از سـفیه صـادر شـود؛ ولـی معامله کننده، سفیه نیست ، بلکه در کمال آگاهی، عقل و اراده و بدون هرگونـه اضـطرار، چنین معامله ای را منعقد میکند. این معاملات مصادیق و فروعاتی دارد که شـناخت آنهـا مستلزم شناخت ماهیت و چگونگی تشخیص آنهاست . معاملات سفهی فقط ناظر به عقود مغابنه ای نیست و در همه عقود و حتی شروط و ایقاعات دیده میشود. بهترین معیار برای تشخیص این گونه معاملات، بررسـی غـرض از انجـام معاملـه اسـت . عـدم وجـود غـرض عقلایی در انجام هر معامله ای، آن معامله را سفهی میکند. برای تشخیص وجـود غـرض عقلایی باید به عرف مراجعه کرد. وضعیت حقوقی این معاملات مـورد اخـتلاف فقهـای امامیه و حقوقدانان ایران میباشد. برخی به صحت و برخی به بطلان این معاملات معتقدند و هریک از دو طرف، ادله ای دارند که مورد انتقاد طرف دیگر قرار گرفته است . در ایـن مقاله سعی شده است اثبات شود آن دسته از معـاملات سـفهی کـه دارای ارکـان اساسـی صحت معاملات است ، با توجه به ادله در نظم حقوقی ایران صحیح میباشد.
Unreasonable (Safahi) transactions are in a position to be done bySafih (fool dealer) but here the dealer is not really a Safih. Rahter he has perfection of concious, reason and will and is free from any coercion insigning the contract. These deals have instances and rules the understanding of which requires knowledge of their nature and the method to recognize them. Unreasonable transactions (Safahi) are not related to detrimental contracts and in all contracts and even conditionals and unilateral transactions (Iqaat) can be seen. The best criterion to distinguish these transactions is investigating the motive of the transaction. The lack of rational motive behind a deal makes the transaction an unreasonable transaction (Safahi). For the recognition of rational motive one must refer to the customary practice. The legal status of these transactions is disputed among Imami scholars and jurists. Some believe these transactions are valid and some believe in their voidness and both have evidence being criticized by the other party. These transactions are valid, here we will argue considering Iranian legal system, because of having necessary elements of contracts.
خلاصه ماشینی:
برخی فقیهان در تعریف معامله سفهی آوردهاند: معامله ای که اغلب مردم آن را منعقد نمیکنند و عادتا نزد عقلا نیز واقع نمیشود، به گونه ای که اگر چنین معامله ای از شخصی صادر گـردد، فهمیـده مـیشـود کـه برخلاف روش عقلا بوده است و این معاملاتی است که صلاحیت و قابلیت داشته باشد که از سوی شخص سفیه صادر شده باشد، نه شخص عاقل (حسینی مراغی، ١٣٨٨، ج٢، ص٢٤٤).
دلیل دیگر صحت ، قاعده سلطنت بر مبنای روایتی است که میفرماید: «مردم مسلط بر اموال خویش اند» (مجلسـی ، ١٤١٠، ج٢، ص٢٧٢) و اقتضـای عمـوم روایـت چنـین است که عقودی که مردم نسبت به اموال خویش منعقد میکنند، فیالجمله صحیح باشد (حسینی مراغی، ١٣٨٨، ج١، ص١٦)، مگر آنکه شارع، مردم را از آن تصرف نهی کـرده باشد؛ بنابراین معنای عام عبارت چنین است که اگر اشخاص بخواهند هر تصرفی و به هر شکلی در اموال خود انجام دهنـد، مـورد قبـول شـارع اسـت ؛ یعنـی شـارع چنـین اختیاراتی را به مردم داده، اعمال ایشان را تأیید کرده است و اطلاق روایت شامل همـه رفتارها و تصرفات میشود و نمیتوان تصرفات مـردم را در تصـرفات مـادی منحصـر نمود و تصرفات حقوقی و معنوی را استثنا کرد؛ پس وقتی اجرای قاعـده در امـوال بـه اثبات برسد، نسبت به غیراموال نیز اجرا خواهد شد و کسـی میـان امـوال و غیرامـوال تفکیک نکرده و فرق نگذاشته است (همان، ص١٩).