چکیده:
موضوع سیره و تاریخنگاری بخشی از مقاله «سیره و قرآن» نگارش ویم رافن از دایرة المعارف قرآن لیدن است. نویسنده مقاله، گزارشی از معانی مختلف واژه سیره، سیرهنویسان، انواع سیره و در پایان سیره و تاریخنگاری ارائه میدهد. نویسنده با اشاره به دیدگاههای سیرهپژوهان غربی، سیرهپژوهی را از قرون اخیر آغاز میکند و تاریخنگاری سیره و قرآن را جزء دیدگاههای مستشرقان بیان میکند.در این نوشتار، با مراجعه به منابع، به تکمیل و توضیح مباحث و ارائه کاملتر تاریخچه سیرهپژوهی در غرب پرداخته شده و دیدگاه آنان درباره تاریخنگاری سیره و قرآن مردود معرفی شده است.
خلاصه ماشینی:
"2) خلاصه مقاله سیره و قرآن ویم رافن آیا متون سیره میتواند منابع مفیدی برای سیره نگاری قابل اعتمادی درباره محمد9 یا تاریخ نگاری عصر نخست اسلامی باشد؟ این سؤال، مستشرقان را به مدت یک قرن و نیم به خود مشغول کرد.
عدم تاریخ نگاری سیره و قرآن مستشرقان قرآن و سیره پیامبر9 را مانند سایر کتب و اشخاص دیگر میدانند و با پیش ذهنی کلیسایی خود بر عدم وحیانی بودن قرآن حکم میکنند و تعالیم پیامبر را نیز چیز جدیدی نمیدانند و آن را برگرفته از عهدین یا اشخاص دیگر قلمداد میکنند؛ بنابراین، افرادی همچون لامنس و مونتگمری وات، قرآن و سیره را فاقد اعتبار تاریخی میدانند؛ چون انتظار دارند که این متون وارد مباحث تاریخی شود.
قرآن، کتاب تاریخ نیست قرآن همچون کتابهای دیگر به بیان تاریخ و حوادث و جزئیات آن نمیپردازد، در غیر این صورت، از هدف اصلی دور میشد؛ مثلا اگر قرآن برای زندگی حضرت نوح7 در مدت 950 سال پیامبری برای هر روز یک صفحه اختصاص میداد و جزئیات زندگی آن حضرت را ذکر میکرد، در آن وقت مطالب حفظ نمیشد و به خاطر سپرده نمیشد و برای نسلهای بعدی نیز قابل استفاده و نگهداری نبود.
قصص در قرآن یعنی بیان مطالبی که هدف خاصی در آن هست و قابل پیگیری باشد، اما قصه بیان جزئیات و نکات ریز است (همان، 671)؛ مثلا زمانی که حضرت موسی7 به سوی فرعون میرود و او را به سوی حق دعوت میکند و فرعون استنکاف میورزد و زمینه هلاکت خویش را فراهم میکند، خداوند میفرماید: (إن فی ذلک لعبرة لمن یخشی) (نازعات / 26): یعنی شما این مسائل را مد نظر قرار دهید و حق جو و خداپرست شوید تا همچون فرعون هلاک نشوید."