چکیده:
برخی از مستشرقان با طرح موضوع تعارض قرآن و علوم طبیعی، شبهاتی در این زمینه مطرح نمودهاند که بیشتر آنها در حوزة مباحث کیهانشناسی و نجوم بوده است.مستشرقانی همچون آنجلیکا نیورث، پائولکونیتچ، احمد دلال و ماهر جرار در دایرةالمعارف قرآن لایدن، مسألة هفت آسمان، آفرینش جهان در شش روز، حرکت خورشید، حرکت زمین و شهابها که در قرآن ذکر شده است، با هیئت بطلمیوسی ـ ارسطویی مطابقت داده، با اکتشافات جدید نجومی متعارض دانستهاند.این مقاله بعد از بررسی دیدگاههای مستشرقان مذکور اثبات میکند که تعارض میان قرآن و علوم طبیعی وجود ندارد؛ زیرا غالب این تعارضات به تعارض علم با نظر دانشمندان اسلامی بر میگردد نه تعارض قرآن و علم.البته در برخی از موارد، تعارض فرضیههای اثبات نشدة علمی با آیات قرآن مطرح شده، که این تعارض ظاهری است و با تأمل برطرف میشود، پس حقیقت، تعارض نیست. علومتجربی «قطع مطابق واقع» به ما نمیدهد و چنین ادعایی هم ندارد، بلکه خطاپذیر است؛ بنابراین، عقل به ما حکم میکند که دلیل قطعی قرآنی را بر دلیل ظنی (نظریههای علمی) ترجیح دهیم. شایان ذکر است که مدل قرآنی کیهانشناسی با بسیاری از مبانی و گزارههای مدل بطلمیوسی ـ ارسطویی در تعارض صریح است.
خلاصه ماشینی:
"مفسران و صاحبنظران متعددی این حرکت خورشید را از آیات قرآن برداشت کردهاند (طبرسی، مجمع البیان، 8/663؛ شهرستانی، اسلام و هیئت، 181؛ طباطبایی، المیزان، 17/89؛ طنطاوی جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن، 9/172ـ173؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 18/382ـ389؛ نوری، دانش عصر فضا، 25ـ36) اما بعضی آن را اعجاز علمی قرآن دانستهاند؛ چرا که اخترشناسان جدید همچون کوپرنیک (1544م) و کپلر (1650م) و گالیله بر آن بودند که خورشید ثابت ایستاده است و حتی در ادعانامهای که علیه گالیله در دادگاه قرائت شد، او را به اعتقاد به سکون خورشید متهم کردند ـ که بر خلاف گفته کتاب مقدس بود که میگفت: خورشید مثل پهلوان از دویدن در میدان شادی میکند ـ و گالیله حاضر نشد حرکت خورشید را بپذیرد.
برخی از مفسران (مصباح یزدی، معارف قرآن، 252؛ مکارم شیرازی، نمونه، 18/382) و دانشمندان (شهرستانی، اسلام و هیأت، 181ـ186؛ نوری، دانش عصر فضا، 35ـ36؛ عبدالرزاق نوفل، القران و العلم الحدیث، 178؛ بوکای، همان، 215ـ216) به این نوع از حرکت خورشید اشاره کرده، آن را مخالف هیئت بطلمیوسی دانسته، گزارش قرآنی را در این مورد از اعجازهای علمی قرآن میدانند.
5. قرآن رجم شیاطین را به تمام شهابها نسبت نداده است و چه محذوری دارد که برخی شهابها دارای این ویژگی باشد؟ اما در صورت دوم که معنای تمثیلی و کنایی آیات را قبول کنیم، باز هم تعارضی نیست؛ زیرا در این فرض، شهابهای قرآنی موجوداتی ماورای ماده بوده، ربطی به بحث ما ندارد، تا بخواهیم تعارض یا عدم آن را اثبات کنیم."