چکیده:
تماس زبانی یکی از عوامل مهم تغییر در زبانها است. در تماس زبانی، دو یا چند زبان در مجاورت یکدیگر قرار میگیرند و با توجه به عوامل اجتماعی- زبانی بر هم اثر میگذارند. زبان فارسـی و دیگر زبانهای ایرانی از همان آغاز گسترش در فلات ایران با زبانهای غیر ایرانی بومی این سرزمین پهناور و نیز زبانهای اقوام مجاور در تماس بودهاند. زبانهای سامی و در بین آنها زبان عربی، از زمان ورود اسلام به ایران، بیشترین تماس و در نتیجه بیشترین تاثیر را بر زبانهای ایرانی، از جمله فارسی و گونههای محلی آن داشتهاند.قسمت مهمی ازاین تاثیرات، بهخصوص در فارسی معیار امروز و فارسی دری قرون اولیه هجری،در حوزه واژگان و صرف صورت پذیرفته است و عناصر و انگارههای زبانی از لایههای بالای اجتماعی وارد فارسی شده است. به عبارت دیگر، به دلیل شان اجتماعی عربی(بهخصوص تا دوران مشروطه)، این زبان نقش قشر زبرین را در مقابل فارسی ایفا نموده و از این رهگذر وامگیریهای واژگانی و صرفی صورت پذیرفته است.در این مقاله، بر آنیم تا تاثیرات احتمالی عربی را برنظام واجی فارسینو و گونههای محلی آن بررسی نماییم. یکی از ملاکهای مهم ما برای انواع وامگیری واجی از عربی، طــبقهبندی سهگانه مترس(2007)بوده است. شواهد نشان میدهد که از این انواع سهگانه وامگیری واجی، تنها یک نوع (آن هم بهطور مشکوک)، در فارسیدری تاثیرگذار بوده است. در واقع، بررسی دقیق سیر تحول نظام واجی فارسینو که در این مقاله صورت گرفته است، مبین فاصله گرفتن نظام واجی این زبان از نظام واجی عربی فصیح در گذر زمان است. به عبارت دیگر، عربی به عنوان قشر زبرین تاثیری اساسی بر نظام واجی فارسینو نداشته است. در مورد گونههای محلی زبان فارسی، وضعیت چنین نبوده است. زبان عربی در مناطق مرزی (مثل خوزستان) نه در مقام قشر زبرین، بلکه به عنوان قشر همتراز تاثیراتی بر نظام واجی بعضی گونههای فارسی داشته است. علاوه بر این، همگام با مهــاجرت اقوام عربیزبان به مناطق مختلف(در قرون اولیه هجری)،زبان عربی نتوانسته است جایگاه خود را در میان این اقوام حفظ کند و با تلفیق اقوام عرب در جوامع ایرانی، زبان عربی فراموش شده و به عنوان قشر زیرین از آن تنها نشانههای کماهمیتی در بعضی از گونههای فارسی چون شهرضائی، بعضی از لهجههای فارسی خراسان و جز آن، بر جای مانده است.
خلاصه ماشینی:
عـلاوه بـر ایـن ، همگام با مهــاجرت اقوام عربی زبان به مناطق مختلف (در قرون اولیۀ هجری)،زبان عربی نتوانسته اسـت جایگـاه خـود را در میان این اقوام حفظ کند و با تلفیق اقوام عرب در جوامع ایرانی، زبان عربی فراموش شده و به عنوان قشر زیرین از آن تنهـا نشانه های کم اهمیتی در بعضی از گونه های فارسی چون شهرضائی، بعضی از لهجه های فارسی خراسان و جز آن ، بـر جـای مانده است .
Shabibi آن جا که تمرکز این مقاله بر وامگیری واجی است ، با ملاک قراردادن طبقه بندی سه گانه متـرس (٢٠٠٧)، تلاش میکنیم جایگاه زبان فارسی و گونه های آن را با توجه به وامگیـریهـای قابـل مشـاهده از زبـان عربی تعیین کنیم .
اگر تماس زبانی با عربی بر نظام واجی زبان فارسی و گونه های آن ، اثر شدید گذاشته باشـد، بایـد (ماننـد زبان های مورد بررسی مترس ) بر تعداد واج های این زبان افزوده شده باشد (که البته جز یک مورد چنـین اتفاقی در فارسی معیار رخ نداده است ؛ برای اضافه شدن همخوان انسدادی ملازی بـی واک q «ق » بـه فارسی دری و سپس از بین رفتن آن در فارسی معیار رک.
برخلاف فارسی دری/معیار، در بعضی از گونه های زبان فارسی، واج های بومی تنها در کلمات قرضی تغییر یافته اند، ولی این تغییر نیز تنها تطبیق تلفظی/تولیدی است و واجی نیست .
In Grammatical borrowing in Cross linguistic perspective, Yaron Matras and Jeanette Sakel (eds.
In Grammatical borrowing in Cross linguistic perspective, Yaron Matras and Jeanette Sakel (eds.