چکیده:
در حال حاضر، اختلالات خوردن یکی از نگرانی های سازمان بهداشت جهانی است ، زیـرا ایـن اخـتلالات بیشـترین میزان مرگ ومیر را در بین بیماری های روانی به خود اختصاص داده است . بر همین اساس ، مطالعـة حاضـر تـلاش دارد میزان اختلالات خوردن را در دختران دانشجو با هدف مشخص کـردن ارتبـاط بـین ایـن اخـتلالات و هـوش هیجانی ، که به منزلة یک متغیر روانشناسی ـ اجتماعی شناخته می شود، تعیین کند. روش تحقیق ، پیمایشی و ابزار اندازه گیری ، پرسشنامة بسته پاسخ است . جامعة آماری شامل دختران دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی ١٣٩١ـ١٣٩٢ به تعداد ٤٥١٤ نفر است که از این تعداد، ٤٠٠ نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. نتایج نشان داد که هوش هیجانی و ابعاد آن با اختلالات خوردن و ابعاد آن رابطة منفی و معنادار دارد؛ بـه این معنی که هر اندازه خودآگاهی ، خودکنترلی ، هشیاری اجتماعی ، مهارت های اجتماعی ، و در کل هوش هیجانی آزمودنی ها افزایش یابد، اختلالات خوردن در آن ها کاهش می یابد و برعکس . براساس تجزیه و تحلیل رگرسیونی از بین متغیرهای مورد بررسی ، متغیر هشیاری اجتماعی با ١/٢٤ - =ß مهم ترین عامل پیش بینی کننـدة تغییـرات در اختلالات خوردن است .
خلاصه ماشینی:
سنجش میزان اختلالات خوردن و ارتباط آن با هوش هیجانی (مطالعة موردی دانشجویان دختر دانشگاه تبریز) محمد عباس زاده *١، محمدباقر علیزاده اقدم ٢، مرضیه مختاری اصل 3 چکیده در حال حاضر، اختلالات خوردن یکی از نگرانی های سازمان بهداشت جهانی است ، زیـرا ایـن اخـتلالات بیشـترین میزان مرگ ومیر را در بین بیماری های روانی به خود اختصاص داده است .
میشل ، سول ، ایکرت ، و پایل ٥ (١٩٩٨) در تحقیقی بـا یـک نمونـة ٥٠ نفـری از بیمـاران زن بزرگسال با استفاده از پرسشنامة اختلالات خوردن نشان دادند که افراد دارای اخـتلال خـوردن در مهارت های اجتماعی ، که یکی از مؤلفه های هوش هیجانی است ، مشکل دارند [٢٥].
در پژوهش حاضر، طرح فرضیة اصـلی در نتیجـة ایـن اسـتنباط بوده که افرادی که نمرة هوش هیجانی آن ها پایین است بیشتر از دیگران تحت تـأثیر پیـام هـای اجتماعی مربوط به لاغری قرار گرفته و با گرفتن رژیم های سخت ، احتمال ابتلا به بیمـاری هـای مرتبط از جمله اختلالات خوردن را در خود افزایش می دهند.
دیدگاه روان پویایی نیز ارتباط بین هوش هیجـانی و اخـتلالات خـوردن را بـه نـوعی دیگـر توجیه می کند؛ براساس این دیدگاه ، مبتلایان به اختلالات خوردن در درک هیجان هـای خـود و نامیدن آن ها (خودآگاهی هیجانی ) مشکل دارند و برای رفع حالات هیجانی ناخوشـایند و مـبهم (خودکنترلی هیجانی ) به پرخوری متوسل می شوند.
در ایـن پـژوهش ، ارتبـاط معنـادار و منفـی مؤلفـه هـای مهارت های اجتماعی ، خودکنترلی ، هشیاری اجتماعی ، خودآگاهی ، و در کل هـوش هیجـانی بـا اختلالات خوردن نشان می دهد که این نظریات قابل کاربرد در جامعة آماری مورد مطالعه است .