چکیده:
نحوه مناسبات علم و دین همواره از جمله پرسش های مهم قرون گذشته بوده و پاسخ های متفاوتی نیز به آن داده شده است. در این تحقیق تلاش می شود تا نشان دهد که، به رغم پیشرفت های خیره کننده علم و نقش فزاینده آن در حیات بشری، نسبت طولی، و نه عرضی دین و علم و منشا الهی و وحیانی دین باعث شده است که دین همواره از جمله نیازهای اساسی بشر باشد، و این دین بوده که پرسش های بنیادین انسان را پاسخ گفته است؛ لذا نمی توان اندیشه محدودیت قلمرو و کارکردهای دین را معقول و قابل دفاع دانست. البته، وجود برخی تشابهات در ویژگی های علم و دین باعث شده است که همکاری آن دو بیش تر باشد، اما این امر بدان معنی نیست که یکی جای دیگری را بگیرد. در این باره می توان به برخی شباهت ها در تجربه، تبیین، عینیت، مدل ها، و پارادایم های آن دو اشاره کرد؛ در عین حال که هریک کارکرد خاص خود را دارد و این کارکرد از دیگری ساخته نیست. در این زمینه می توان به نقش بنیادین دین در تامین مبانی اساسی علم و شکل دهی به نظریه ها و قوانین علم و نیز نقش پیشرفت های علمی در تبیین بیش تر باورهای دینی نگاه کرد.
خلاصه ماشینی:
" اﻣﺎ ﻫﻤﺎنﻃﻮر ﻛﻪ ﺑﻴﺎن ﺷﺪ، ﺗﺤﻮﻻت ﻋﻠﻤﻲ ﻳﻚ ﺳﺪة ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﺑﻪوﻳﮋه ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲﻫﺎی ﻋﻠـﻢ در ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﻋﻠﻢ و دﻳﻦ، ﺳﺎل دوم، ﺷﻤﺎرة دوم، ﭘﺎﻳﻴﺰ و زﻣﺴﺘﺎن 0931 ﭘﺎﺳﺦﮔﻮﻳﻲ ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺶﻫﺎ و ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪیﻫﺎی ﺑﻨﻴﺎدﻳﻦ اﻧﺴﺎن، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺤﺪودﻳﺖﻫﺎی ﮔﺮﻳﺰﻧﺎﭘﺬﻳﺮی را ﺑﺮای ﻋﻠﻢ آﺷﻜﺎر ﺳﺎﺧﺖ ﺑﻠﻜﻪ ﻓﻀﺎی ﺟﺪﻳﺪی را ﻧﻴﺰ ﺑﺮای دﻳﻦ و اﻣـﻮر ﻣﻌﻨـﻮی ﮔﺸـﻮد و ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﻪواﺳﻄﺔ ﺑﻌﺪ ﻣﻌﻨﻮی ﺧﻮد و ﺻﻔﺖ ﻛﻤﺎلﻳﺎﺑﻲ و ﺧﺼﻴﺼﺔ اﻟﻬﻲاش ﻫﻴﭻﮔﺎه از دﻳﻦ و ﻣﻌﻨﻮﻳﺖ ﺑﻲﻧﻴﺎز ﻧﻤﻲﺷﻮد.
در ﻧﮕﺎه ﻓﻮق و در اﻛﺜﺮ دﻳﺪﮔﺎهﻫﺎی ﻣﺘﻔﻜﺮان اﺳﻼﻣﻲ، ﺑـﺎ ﻧﻈـﺮ ﺑـﻪ ﺳـﻪ رﻛـﻦ ﻣﻬـﻢ دﻳـﻦ، ﻳﻌﻨـﻲ اﻋﺘﻘﺎدات، اﺧﻼﻗﻴﺎت، و اﺣﻜﺎم، ﻗﻠﻤﺮو دﻳﻦ اﺳﻼم ﻧﻴﺰ ﺷﺎﻣﻞ ﻫﺮ ﺳﻪ رﻛﻦ ﻓﻮق ﻣﻲﺷـﻮد، و در آنﻫﺎ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ اﺳﻼم دﻳﻨﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻢ ﺣﻮزة ﻓﺮدی و ﻫﻢ ﺣﻮزة اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ در ﻗﻠﻤﺮو آن اﺳﺖ، زﻳﺮا ﺑﺮای ﭘﺎﺳﺦﮔﻮﻳﻲ ﺑﻪ ﻧﻴﺎزﻫﺎی اﺳﺎﺳﻲ اﻧﺴﺎن و ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺳﻌﺎدت ﺣﻘﻴﻘﻲ او دﺧﺎﻟﺖ در ﻫﺮ دو ﺣﻮزه ﺿﺮورت اﺳﺎﺳﻲ دارد (ﺟﻮادی آﻣﻠﻲ، 2731: 311- 711).
از اﻳﻦرو ﻣﻲﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﺗﺠﺮﺑﺔ ﻋﺮﻓـﺎﻧﻲ ﻋﺒـﺎرت اﺳـﺖ از آن دﺳـﺘﻪ از ﺗﺠﺎرب ﺑﺎﻃﻨﻲ و دﻳﻨﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺣﺎل ﻳﺎ ﻣﻘﺎم ﻳـﺎ ﻣﻌﺮﻓﺘـﻲ ﺑـﻲواﺳـﻄﻪ، و در ﻋـﻴﻦ ﺣـﺎل رازآﻟﻮد، ﺑﺎ ﻫﻤﺔ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی ﺗﺠﺮﺑﺔ دﻳﻨﻲ، ﻧﻈﻴﺮ ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ اﻣﺮ ﻣﺘﻌﺎﻟﻲ ﻳﺎ ﺗﺠﻠﻴﺎت آن، اﺣﺴـﺎس ﻗﺪاﺳﺖ ﺗﻌﻬﺪآور، و ﻏﻴﺮه، ﺣﺎﺻﻞ ﻣﻲﺷﻮد و ﻧﻴﺰ آن اﺣﺴﺎس ﻋﻴﻨﻴﺖ در ﺗﺠﺎرب ﻣﻌﺮﻓﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺴﺘﻠﺰم ﭘﻴﺮاﻳﺶﮔﺮی و ﺗﻌﺎﻟﻲﺑﺨﺸﻲ ﺧﺮد ﺗﺠﺮﺑﻪﻛﻨﻨﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﻲ ﺗﺤـﻮل دﻳﺮﭘـﺎ ﻳـﺎ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﻋﻠﻢ و دﻳﻦ، ﺳﺎل دوم، ﺷﻤﺎرة دوم، ﭘﺎﻳﻴﺰ و زﻣﺴﺘﺎن 0931 زودﮔﺬر در زﻧﺪﮔﻲ ﻓﺮد و ﺗﺨﻠﻖ او ﺑﻪ اﺧﻼق اﻟﻬﻲ و در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺑﻪ ﺗﺠﺮﺑﺔ ﻓﻨﺎ و ﺑﻘﺎ ﻣﻲاﻧﺠﺎﻣـﺪ (رﺣﻴﻤﻴﺎن، 3831: 53 - 63)."