چکیده:
طلاق یکی از آسیب های اجتماعی است که تاثیر نامطلوب بر انسجام و کلیت خانواده و ناامنی اجتماع دارد. شواهد علمی موجود موید افزایش دو پدیده ی اجتماعی طلاق و معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج در بین جوانان است. این مقاله بر اساس نتایج یک مطالعه ی ترکیبی با هدف بررسی رابطه بین تجربه ی معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج و طلاق در سال 1390 تهیه شده است. در فاز اول، 2031 دانشجوی دختر و 18 ساله که به روش نمونه گیری سهمیه ای خوشه ای از بین دانشجویان متاهل - پسر 40-18 ساله که به روش نمونه گیری سهمیه ای خوشه ای از بین دانشجویان متاهل 7 دانشگاه شهر تهران انتخاب شده بودند، مطالعه شدند. فاز دوم شامل 92 نفر از افراد 40-18 ساله با تحصیلات دانشگاهی در شرف طلاق در تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های متاهلین فاز اول با داده های فاز دوم مربوط به افراد در شرف طلاق در مرحله ی تجزیه و تحلیل با هم ادغام شدند. با توجه به سوالات مشترک بین دو فاز، ادغام داده ها در سوالات مشترک انجام شد و با توجه به اهداف تحلیل شدند. بر اساس نتایج به دست آمده تجربه ی معاشرت قبل از ازدواج در بین افراد تحصیلکرده ی در شرف طلاق به طور معنی داری بیشتر از افراد تحصیل کرده ی همسردار است. تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد که احتمال خام طلاق در کسانی که قبل از ازدواج روابطپیشرفته با همسرشان داشته اند، 3/18 برابر بیشتر از افرادی است که تجربه ی فوق را نداشته اند و احتمال خام طلاق در کسانی که روابط پیشرفته با غیرهمسو داشته اند 3/63 برابر بیشتر از افرادی است که چنین تجربه ای نداشته اند. پس از کنترل سایر عوامل مرتبط با طلاق (مانند تحصیلات، سازگاری با همسر، شناخت قبل از ازدواج، تایید همسر توسط خانواده و وجود طلاق در خانواده درجه ی یک همسر)، همچنان احتمال رخداد طلاق با تجربه رابطه ی پیشرفته با همسر (p<0.01 ، OR=5.03) و با غیرهمسو (p<0.01 ، OR=4.27) رابطه ی معنی دار داشت.
Divorce as one of the social harms، has adverse influences on family inherence and social insecurity. Existing scientific evidence reveals an increase trend in the two social phenomena’s of divorce and premarital heterosexual relationships among young people. This paper is based on a mix method study conducted in 2011 and aims to assess the association between premarital heterosexual relationships and divorce. In the first phase of the study، 2031 female and male college students aged 18-40 years were selected using stratified cluster sampling from among 7 universities in Tehran (private and government). In this paper، 265 married students (12%) were compared with the data of 92 university educated men and women aged 18-40 who were about to separation (divorce) and attended to the two Family Courts in Tehran. Participants in Phase 2 were selected using simple sampling method. Data of married students (n=265) from the first phase were merged with the data of men and women who were about to divorce (n=92) at the analysis stage. Because، common questions were answered by respondents in phase 1 and 2، common data were merged and were analyzed. Results showed premarital heterosexual relationships among university educated men and women who intended to divorce was significantly greater than among married college students. Logistic regression showed that crude probability of divorce was 3.18 times greater among those who had experienced premarital intimate and sexual relationships with their current spouse compared to those without such relationships. The probability of divorce among those who reported intimate and sexual relationships with non-spouse، 3.63 times was greater than those without such relations. After control of factors related to divorce (e.g.، compatibility with spouse، family confirmation of the spouse، divorce in the first degree family members)، the probability of divorce was significantly associated with intimate and sexual relations with spouse and non-spouse before marriage (OR=5.03، P<0.01، and OR=4.27، P<0.01، respectively).
خلاصه ماشینی:
""/> چنین تفسیری که اعمال خشونت را دفع میکند با دستور حکیمانه قرآن «امساک بمعروف» نیز همخوانی دارد و مؤید دیگر این تفسیر آن است که اگر زدن, اثری بر جای گذارد وفق نظر اکثر فقها, باید زوج قصاص شود یا دیه آن را پرداخت نماید,<FootNote No="90" Text="- حلی، ایضاح الفوائد, ص 254 ؛ امام خمینی, تحریرالوسیله، ص 305.
در رابطه با تفسیر آیه فوق سه نظر مطرح است که به شرح ذیل بیان میگردد: الف)- برخی از معاصرین در تفسیر آیه عدم تمکین زوجه اظهار میدارند: به دلیل اینکه ضرب اساسا در دین مقدس اسلام به معنای تعزیر و تادیب است و بر اساس روایت معتبر, تعزیر به دست حاکم میباشد؛ طبیعتا میتوان آیه را این طور تفسیر نمود که به جهت آنکه انسان موجودی صاحب عقل و منطق است، ابتدا باید او را نصیحت و موعظه کرد (در مورد خاصی از نشوز که امتناع از هم بستر شدن باشد) و در صورت عدم تأثیر، دوری از خوابگاه توصیه شده است که یک نوع اعراض توسط زوج محسوب میشود و در صورت عدم تأثیر این مرحله، زوج باید موضوع را به محاکم اطلاع دهد و دادگاه باید زن را تغزیر نماید.
پس اگر شوهر اجازه ندارد با تحکم و اجبار به حق مشروع خود برسد و برای دادگاه امکان اجرای چنین حکمی وجود ندارد, پس ضمانت اجرای حقوقی عدم تمکین زوجه چیست؟ ضمانت اجرای مستقیم عدم تمکین, محروم شدن زن از حق نفقه است و این امر مورد اتفاق همه فقهای شیعه و اهل سنت میباشد و ماده 1108 ق."