چکیده:
از دهه 1890 میلادی، علم اقتصاد با عنوان نئوکلاسیک یاد شدهاست. به طور دقیقتر، اقتصاد سیاسی کلاسیک به اقتصاد نئوکلاسیک تغییر نام دادهاست. ابداع اصطلاح نئوکلاسیک در سیر تاریخ اندیشه اقتصادی کاربرد وسیعی را ایجادکردهاست و افراد متعددی چنین اصطلاحی را بهکاربردهاند. ازآنجایی که مارشال در تعیین یا اثبات پیوستگی میان اقتصاد نهاییگرایی با اقتصاد سیاسی کلاسیک نسبت به دیگر بنیانگذاران مشتاقتر بود، او در پس ریشه اصطلاح نئوکلاسیک قراردارد. مارشال در صدد بود نوعی پیوند و پیوستگی را میان اقتصاد نهاییگرایی و کلاسیک نشاندهد. بالاتر از آن، مارشال در تلاش بود که نشاندهد اقتصاد نئوکلاسیک تداوم اقتصاد سیاسی کلاسیک است. در این مقاله با استفاده از مستندات کتابخانهای و روش تحلیلی ـ توصیفی نشانخواهیمداد چنین انتسابی (نئوکلاسیک) به مفهوم پیوستگی میان اقتصاد کلاسیک و نهاییگرایی و به معنای ادامه راه کلاسیک، صحیح نیست. از همین رو، با رجوع به نظریات ارزش و توزیع، عدمپیوستگی بین نظریات ارزش و توزیع کلاسیک، نهاییگرایی و مارشال را نشانخواهیمداد. همچنین، با اشاره به دیگر وجوه متمایز کلاسیکها و نئوکلاسیکها، بر نادرستبودن چنین انتسابی تاکید خواهیم کرد.
خلاصه ماشینی:
"ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﺎرﺷﺎل، اﻳﻦ ﺑﻴﺎن ﺑﻴﺎﻧﻲ ﻳﻚﻃﺮﻓـﻪ و ﻧﺎﻗﺺ اﺳﺖ، ﻫﻤﺎنﻃﻮر ﻛﻪ ﻧﮕﺎه رﻳﻜﺎردو و ﻛﻼﺳﻴﻚﻫﺎ در اﻫﻤﻴﺖدادن ﺑـﻪ ﺑﺨـﺶ ﻋﺮﺿـﻪ و ﻫﺰﻳﻨﺔ ﺗﻮﻟﻴﺪ در ﺗﻌﻴﻴﻦ ارزش ﻳﻚﻃﺮﻓﻪ اﺳﺖ )384 :0981 ,.
ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻛﻼرک، ﻫﺮﮔﺎه درآﻣﺪ ﻫﺮ ﻋﺎﻣﻞ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺑﻪ اﻧﺪازة ﺑﻬﺮهوری ﻧﻬﺎﻳﻲ ﺧﻮد ﺑﺎﺷﺪ، در ﺷﺮاﻳﻂ وﺟﻮد رﻗﺎﺑﺖ و در ﺗﻌﺎدل ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت، ﻧﻈﺮﻳﺔ ﺑﻬﺮهوری ﻧﻬﺎﻳﻲ ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺗﻌﻴﻴﻦ و ﺗﻮزﻳﻊ درآﻣﺪ ﻋﻮاﻣـﻞ ﺗﻮﻟﻴـﺪ را ﻃﻮری ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺤﺼﻮل ﻛﻞ ﻛﺎﻣﻼ و ﻋﺎدﻻﻧﻪ ﺗﻮزﻳﻊ ﮔﺮدد )ﺗﻔﻀﻠﻲ، 8831: 642- 742(.
2 رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی ﻛﻼﺳﻴﻚ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺗﺨﺼﻴﺺ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻧﺌﻮﻛﻼﺳﻴﻚ ﻣﺴﺌﻠﺔ اﺳﺎﺳﻲ و ﻣﻬﻢ در اﻗﺘﺼﺎد ﻛﻼﺳﻴﻚ، رﺷﺪ اﻗﺘﺼـﺎدی ﻧﻈـﺎم ﺳـﺮﻣﺎﻳﻪداری در ﺑﻠﻨﺪﻣـﺪت اﺳﺖ و آﻧﻬﺎ ﺑـﺎ اﺳـﺘﻔﺎده از روش اﻗﺘﺼـﺎد ﻛـﻼن ﻣﺴـﺌﻠﺔ رﺷـﺪ اﻗﺘﺼـﺎدی را ﻣـﻮرد ﺑﺮرﺳـﻲ ﻗﺮارﻣﻲدﻫﻨﺪ و در ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺧﻮد ﺑﺮ ﻧﻘﺶ ﻋﺮﺿﺔ ﻛﻞ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺗﺄﻛﻴﺪ ﻣﻲورزﻧﺪ )ﺗﻔﻀﻠﻲ، 8831: 28 و 001(.
از ﻃﺮف دﻳﮕﺮ، درﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺑﺨﺶ ﻋﺮﺿﻪ ﻧﺰد ﻛﻼﺳﻴﻚﻫﺎ ﻣﻌﻄﻮف ﺑﻪ ﻛﺎر و ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎی ﺗﻮﻟﻴﺪ اﺳﺖ و ﻛﻼﺳﻴﻚﻫﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺧﻮد را ﺑﺮ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ در ﻗﻴﻤﺖ ﻃﺒﻴﻌـﻲ ﻣﺘﻤﺮﻛـﺰ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ، در ﻧﻈﺮﻳﺔ ارزش ﻣﺎرﺷﺎل ﺗﺮﺳﻴﻢ ﻣﻨﺤﻨﻲ ﻋﺮﺿﻪ ﺑﺮ ﻣﺤﻮر ﻫﺰﻳﻨﺔ ﻧﻬﺎﻳﻲ و اﺳﺘﻔﺎده از اﺻﻞ ﺣﺪ ﻧﻬﺎﻳﻲ )ﻣﺎرژﻳﻦ( اﺳﺘﻮار اﺳﺖ.
ﻧﺸﺎندادﻳﻢ ﻛﻪ ﻧﻈﺮﻳﺔ ﺗﻮزﻳﻊ از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻮارد دﻳﮕﺮی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﻨﺘﺰ ﻣﺎرﺷﺎل را ﺑﺎ ﻋﻨﻮان ﻧﺌﻮﻛﻼﺳﻴﻚ )و ﺑـﻪ ﻣﻔﻬـﻮم اداﻣـﺔ راه ﻛﻼﺳﻴﻚ( رد ﻣﻲﻛﻨﺪ، ﭼﺮاﻛﻪ ﻧﺰد ﻛﻼﺳﻴﻚﻫﺎ ﺗﻮزﻳﻊ درآﻣﺪ ﻣﻠﻲ ﺑﺮ ﺣﺴـﺐ ﻋﻮاﻣـﻞ ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﺗﻮﻟﻴﺪ و ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺳﺎﺧﺘﺎر اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ آن زﻣﺎن ﺑﻪ ﻃﺒﻘﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻧﺴﺒﺖدادهﻣﻲﺷﻮد و ﺑﻪوﺳﻴﻠﺔ اﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﺳﺎﺧﺘﺎری و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺗﻮزﻳﻊ ﺗﺒﻴﻴﻦ و ﺷﺮح داده ﻣﻲﺷﻮد."