چکیده:
از آغاز یکی از مهمترین اهداف انبیا، اصلاح اخلاق در سطح جامعه بوده است؛ همان اخلاقی که ایشان به بشریت عرضه داشتهاند. متأسفانه بخشی از رهبران مذاهب و حافظان دین و شریعت و نیز پیروان ایشان، در مواجهه با دیگران اخلاق حسنه را رعایت نمیکنند؛ در حالیکه تحقق کامل پیام انبیا در صورتی است که این اخلاق را ابتدا رهبران دینی در عمل آورند که الگوی پیروان ادیانند. توجه به اخلاق در همه جا و بر همگان لازم است، اما رعایت آن از جانب رهبران ادیان، ضروریتر به نظر میرسد. رعایت این اخلاق به ویژه در مواجهه با سایر مذاهب و به هنگام فهم و مطالعۀ مذاهب دیگر، اهمیت بسیار دارد. بررسی تاریخی مواجهۀ مذاهب با یکدیگر، تصویر مقبولی از این موضوع به دست نمیدهد. غالبا مطالعات ادیان، با نوعی بدبینی، بدفهمی و گاه اهانت به دیگران همراه بوده است. از اینرو لازم است اخلاق مرتبط با مطالعۀ ادیان و مذاهب به دقت مورد بررسی شود تا زمینه برای عمل بدان فراهم شود. «رعایت انصاف»، «فهم درست» و «عدم توهین» از ضروریترین اصول اخلاقی در مواجهۀ علمی با مذاهب است.
خلاصه ماشینی:
"اما آیا چنین مطلبی را فرقۀ مذکور قبول دارند؟ اظهار نظر نسبت به این امر، نیاز به کار مستقلی دارد؛ چون ممکن است اصل کتاب، مورد قبول باشد، ولی همۀ مطالب آن را در آن فرقه نپذیرند.
بنابراین اگر کسی این سخن فخر رازی را ببیند، حتما به نظر او دیدگاه فخر رازی، «امر بین الامرین» است؛ ولی ممکن است جمله دیگری از او بر جبر دلالت داشته باشد.
به نظر میرسد نویسندۀ نقد، به دلیل تعصبی که نسبت به سلفیان داشته و نیز به این دلیل که نقد ایشان را ضروری میدانسته است، مطلبی را علیه سلفیان، بدیهی فرض کرده است؛ در حالیکه وی با اینکه خود اهل تحقیق است، در فهم عبارت بسیار سادۀ «المیزان» دچار اشتباه شده است.
این برخورد نیز یک مشکل اخلاقی است که در میان مذاهب وجود دارد؛ چون اگر انسان به حقیقت و به اصلاح میاندیشد، باید از بیان اشکال از ناحیۀ هر کس که باشد، با روحیۀ باز استقبال کند.
من نمیدانم که امام فخر رازی خود در نقل مذاهب اسلامی تا چه حد جویای حقیقت بوده است و به کتب اصلی فرق و مذاهب مراجعه میکرده است؛ اما این نکته را به حق گفته است که عبدالقاهر بغدادی در پروندهسازی نسبت به مذاهب دیگر اسلامی جز مذهب اهل سنت و اشاعره، سخت بیپرواست."