Abstract:
یکی از مسائلی که در حوزهی فرهنگ اسلامی قابل توجه است،اهمیت حدود و ضوابط شرعی و کوشش در انجام دقیق و کامل فرامین الهی است.از طرفی گاه انسان به دلیل تبعیت از غرائز نفسانی و میل به آزادیهای فردی و اجتماعی به حدودشکنی پرداخته و سپس با توجیه شرعی آن تلاش در خلاصی خود از فشارهای روحی میکند.در صورت انکار رابطه ایمان با عمل اباحه گری به عنوان یک روحیه در نفس انسان مستقر شده و در تحکیم آن توجیهات فلسفی،اخلاقی و کلامی تدارک میشود.اما توجه به رابطهی ایمان و عمل به طور چشمگیر مانع از بروز و ظهور اباحیگری است.
Machine summary:
"در حدیث دیگری که از امام صادق(ع)جهت مقابله با نمادانگاری غلات وارد شده-و نیز در همین حدیث خیانت دیگر آنها در نسبت دادن این امور به امامان افشا میگردد-یکی از راویان به نام حمادی نقل میکند که به امام صادق(ع)گفته شد:از قول شما روایت میکنند که فرمودهاید:شراب،قمار،بتها،چوبهای قرعه مردانی هستند؟امام(ع)در پاسخ فرمود:«ما کان الله عز و جل یخاطب خلقه بما لا یعلمون(همانجا،به رقم 315)؛یعنی:سزاوار نیست خداوند خلق خود را به چیزهایی مورد خطاب قرار دهد که متوجه نمیشوند».
با توجه به مطالبی که درباره غلات گفته شد و مقایسه آن با اندیشههای مرجئه،میتوان نتیجه گرفت که دو جریان غلات و مرجئه-در بین فرق اسلامی-بیشترین نقش را در پیدایش و گسترش اباحیگری داشتهاند،با این تفاوت که مرجئه با جدا کردن عمل از ارکان ایمان و انحصار ایمان به باور و تصدیق قلبی،و نیز اعتقاد به زوالناپذیری ایمان با صدور معاصی،مسبب اباحیگری و در نتیجه بیاعتنایی به حدود الهی و شیوع معاصی و محارم الهی شدند و غلات با نفی حجیت ظواهر شرعی،موضوعیت عبادات را زیر سؤال برده و با اجتهادهای خام خود انجام هر کار حرام را مباح اعلام کردند و گرچه نتیجه اندیشههای مرجئه و غلات به یکجا ختم شده،اما در نهایت عقاید و عملکرد غلات مخربتر از عقاید مرجئه بوده است.
چنانکه امام صادق(ع)فرمود:«الایمان ان یعبد الله و لا یعصی»(کلینی،33/2)؛اما رابطه صدور گناه با زوال ایمان در چه حدی است و نقش توبه در این میان چیست؟در روایات متعددی-که کلینی آنها را در ابواب چندی از کتاب الایمان و الکفر الکافی درج کرده است(از جمله نک:52/2،72/2،33/2،04/2، 24/2)-همهجا صادقین(ع)بر تفکیک دو تعبیر برای شیعیان خود تلاش کردهاند که این تعابیر عبارتاند از:اسلام و ایمان(نیز تفصیل را رک:مجلسی،/56باب 42:الفرق بین الایمان و الاسلام،ص 522-903)."