Abstract:
در مطالعه انقلاب مشروطه، معمولاً از یک گفتمان سنتی به عنوان حافظ وضع موجود و از یک گفتمان مدرن، به عنوان ناقد وضع موجود نام برده میشود و از بررسی گفتمانهای دیگر اجتناب میگردد. هدف این مقاله، متمایز کردن و شناساندن گفتمانی به نام راه سوم در بین دو گفتمان مدرن و سنتی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. برای رسیدن به این مهم، الگوی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به خدمت گرفته میشود. گردآوری دادهها از منابع دستاول و دوم صورت گرفته و منابع به روش تحلیل انتقادی بررسی شدهاند. این تحقیق میکوشد تا گفتمان مذکور را از میان آثار داود فیرحی معرفی کند. گفتمان راه سوم، گفتمانی بود که خود را در مقابل گفتمان سنتی و مدرن تعریف کرده و همزمان غرب و سنت را نفی، و تجدد و مذهب را اثبات میکرد. سؤال اصلی پژوهش این است که «گفتمان راه سوم چگونه به مقاومت در برابر گفتمان سنتی میپردازد؟» پاسخ احتمالی(فرضیه) به پرسش اصلی چنین است: گفتمان راه سوم در عصر مشروطه، براساس زمینههای اجتماعی، و موقعیت گفتمانی خود، ضمن مقاومت علیه قدرت و ایدئولوژی گفتمان سنتی، خود را به صورت مستقل از گفتمان سنتی و مدرن مطرح میکند.
Usually, in the research related to Iran's constitutional revolution, two discourses, traditional and modern, are considered by researchers. Traditional discourse is considered as the supporter of the status quo, while modern discourse is in opposition to the status quo. Thus, other discourses are not examined. The purpose of this article is to distinguish and identify a discourse called the third way among two modern and traditional discourses, which has received less attention. For this purpose, using the Fairclough's critical discourse analysis. Data was collected from primary and secondary sources and Sources have been reviewed by critical analysis method. The article investigates the discourse of the third way among the works of Davoud Feirahi. The discourse of the third way was a discourse that defined itself against the traditional and modern discourse and at the same time negated the West and tradition, and proved modernity and religion. The main question is "How does the third way discourse resist the traditional discourse?" The possible answer to the question is as follows: the third way discourse in the constitutional era, based on its social contexts, and its discourse position, resists against the ideology and power of traditional discourse, presents itself independently of the traditional and modern discourse.
Machine summary:
پرسش اصلی پژوهش این است که «گفتمان راه سوم چگونه در برابـر گفتمـان سـنتی مقاومـت میکند؟» فرضیۀ موردبررسی در پاسخ به پرسش اصلی ایـن اسـت کـه «گفتمـان راه سـوم در عصـر مشروطه ، برپایۀ زمینه های اجتماعی و موقعیت گفتمـانی خـود، ضـمن مقاومـت در برابـر قـدرت و ایدئولوژی گفتمان سنتی، خود را به گونه ای مستقل از گفتمان سنتی و مدرن مطرح میکند».
تاکنون دربارٔە گفتمان راه سوم در مشروطه ، پژوهش مستقلی انجام نشـده ، امـا در برخـی منابع ، نکته هایی در مورد آن مطـرح شـده اسـت ؛ بـه عنوان نمونـه ، حـائری (۱۳۶۴) در کتـاب «تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق »، با جای دادن شیخ فضل الله نـوری در میان اقلیتی از علمای مذهبی ، کوشیده است تا اکثریت رهبران مذهبی را در میانۀ گفتمان سـنتی و مدرن و پیشرو در انقلاب مشروطه معرفی کند.
رویهم رفته ، مهم ترین وجه تمایز این پژوهش بـا پژوهش هـای پیشـین ، ایـن اسـت کـه مقالـۀ حاضر با به کارگیری چارچوب نظری یادشده و تأکید بر قدرت ، ایـدئولوژی، و مقاومـت ، گفتمـان راه سوم را از دو گفتمان مدرن و سنتی جدا میکند و ماهیت آن را به گونه ای مستقل به تصویر میکشد.
طباطبایی در این جمله ها کوشیده است تا با تشریح وضع خراب مملکت ، شاه را متقاعد کند تا به تأسیس مجلس راضی شود؛ مجلسی که مشروط کننـده و محدودکنندٔە قدرت گفتمان سنتی است (عبـارت (۱)، (۲۰)، (۲۵)، (۳۰)، (۳۱)، و جملـۀ «مجلس عدالت ، انجمنی مرکب از تمام اصناف مـردم (اسـت ) کـه شـاه و گـدا در آن مسـاوی (هستند)» که در عبارت (۱۶) قرار دارد).