Abstract:
زیباییشناسی ادبی یکی از مهمترین و شاخصترین شیوههای بررسی مفاهیم و مضامین نکات ادبی و تجلی زیبایی های موجود در زبان شعر است که بسیار مورد توجه قرار گرفته است. سطوح آوایی و واژگانی از جمله حوزه هایی است که با توجه به نظریۀ «هنجار گریزی» میتوان آنها را در حیطۀ زبان مورد بررسی قرارداد. بدین معنا که تحولاتی که در سطح آوایی زبان رخ می دهد در نهایت باعث تشخص سبکی آن درحوزۀ موسیقایی میشود. بررسی زیبایی شناسی واژگانی نیز در تمایز سبکی شعر شاعران دارای نقشی تعیین کننده است. این مقاله که به شیوه ی توصیفی –تحلیلی انجام شده است به بررسی زیبایی شناسی آوایی و واژگانی در دو اثر برجسته ی اخوان ثالث،( از این اوستا - آخر شاهنامه )پرداخته است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که مهدی اخوان ثالث، عدول از قواعد زبان معیار را، به عنوان روشی برای آفرینش مضامین ناب شعری، و ایجاد تمایز سبکی در حوزه های موسیقایی و زبانی برگزیده است. اخوان در زیبایی شناسی آوایی از فرایند هایی همچون: ابدال، اشباح، تسکین، تشدید، حذف و اضافه به زیباترین شکل استفاده کرده است. زیبایی شناختی واژگانی اخوان نیز بیشتر در حیطه های ترکیب سازی و باستانگرایی در حوزه های (اسم – فعل –صفت و حرف ) انجام شده است.
Literary aesthetics is one of the most important and significant methods of investigating the concepts and themes of literary points and the manifestation of the beauties in the language of poetry, which has been given a lot of attention. Phonetic and lexical levels are among the areas that can be investigated in the language field according to the theory of "norm avoidance". This means that the developments that occur in the phonetic level of the language ultimately cause its stylistic identification in the musical field. Examining lexical aesthetics also has a decisive role in distinguishing the style of poets' poetry. This article, which is done in a descriptive-analytical way, is devoted to the investigation of phonetic and lexical aesthetics in two prominent works of the Third Brotherhood (from this Avesta - the last of the Shahnameh). The obtained results indicate that Mehdi Akhwan Al-Talihi chose deviation from standard language rules as a method for creating pure poetic themes and creating stylistic distinction in musical and linguistic fields. In phonetic aesthetics, Akhwan has used processes such as: Abdal, ghosts, relief, intensification, deletion and addition in the most beautiful way. The lexical aesthetic of Akhwan has also been done mostly in the areas of composition and archaism in the fields of (noun-verb-adjective and letter).
Machine summary:
تحليل زيباييشناسي آوايي و واژگاني مجموعه هاي (آخر شاهنامه و از اين اوستا) اخوان ثالث با رويکرد هنجارگريزي 1 علي خوشه چين دکتر کورس کريم پسندي ٢* 3 دکتر نعيمه لاشکي 4 دکتر وجيهه ترکماني چکيده زيباييشناسي ادبي، يکي از مهم ترين و شاخص ترين شيوه هاي بررسي مفاهيم و مضامين نکات ادبي و تجلي زيباييهاي موجود در زبان شعر است که بسيار مورد توجه قرار گرفته است .
نتايج به دست آمده بيانگر آن است که مهدي اخوان ثالث ، عدول از قواعد زبان معيار را، به عنوان روشي براي آفرينش مضامين ناب شعري ، و ايجاد تمايز سبکي در حوزه هاي موسيقايي و زباني برگزيده است .
«حفظ زبان آرکائيک شاعران خراسان در شعري که قيد و وزن و قافيۀ سنتي را به کلي زده است ، چه ضرورت دارد؟» (زرين کوب ، ١٦٢: ١٣٧٦) در اين مقاله به دنبال پاسخ گويي به اين نکته ميباشيم که مهدي اخوان ثالث در مجموعه هاي (از اين اوستا و آخر شاهنامه ) تا چه اندازه و به چه صورت از زيباييشناسي آوايي و واژگاني به کار گرفته است و تا چه حد موفق بوده است ؟ پيشينۀ پژوهش در زمينۀ زيباييشناسي با رويکرد هنجارگريزي و مقوله هاي مربوط به آن ، کتاب ها و مقالات متعددي نوشته شده است که در اينجا به برخي از آنها اشاره ميگردد.
اخوان ثالث از اين روش چندان استفاده نکرده ، و کم و بيش واژه هايي را مشدد کرده است که در نظام آوايي زبان فارسي داراي چنين قابليتي بوده اند.