Abstract:
بیان مسئله: نظریه نهاده شده بر یکپارتارش یکی از نظریه های کهن و به لحاظ عقلانی غیرهمسو با نظریه تکتونیک است. لذا جهت خوانش قاعده مند آثار معماری از این منظر که منجر به نقدهای مستدلی در راستای ارتقای کیفی شود، در ابتدا باید مفاهیم ضمنی در خصوص نظریه مذکور، جهت دستیابی به رویکردهای آن طبقه بندی شوند. انطباق مفاهیم نظریه فوق با شرایط معماری معاصر جهت واکاوی معماری از این منظر و تبیین نحوه اثرپذیری مولفه های معماری از رویکردهای نظریه مذکور نیز از چالش های مهم پیش روی این پژوهش بوده و می تواند زمینه دستیابی به خوانش آثار معماری را فراهم نماید و بستری برای تعیین سهم مولفه های معماری در پذیرش نقوشی که به واسطه برخورداری از رویکردهای نظریه نهاده شده بر یکپارتارش پذیرا شده اند، آماده سازد.
هدف پژوهش:
این نوشتار درصدد است تا به چگونگی تاثیرگذاری رویکردهای نظریه نهاده شده بر یکپارتارش بر روی مولفه های معماری معاصر و نحوه عکس العمل مولفه ها در برخورد با نظریه فوق بپردازد.
روش پژوهش:
این پژوهش به روش کیفی، توسط داده هایی متنی به کمک مطالعات کتابخانهای، با اندیشه قیاسی و سطح تحلیل تفسیری، بر روی متغیرهای کیفی انجام پذیرفته است. تحلیلها به روش کدگذاری اشتراوس و کوربین با نرمافزار مکس کیودا (MAXQDA) به انجام رسیده است.
نتیجه گیری:
نتایج حاصل از پژوهش نشانگر تاثیر مستقیم سبک معماری و کم اثربودن دوره ساخت در تاثیرپذیری کالبد و فضای معماری از رویکردهای نظریه یکپارتارش است. مولفه های مصالح، عناصر، سازه و ساختار در فرایند طراحی معماری عمدتا به صورت ناخودآگاه تحت تاثیر رویکردهای نظریه مذکور قرار گرفته اند. مولفه ساختار در نقش رفتار، تاثیرپذیری حداکثر از رویکردهای نظریه یکپارتاش داشته و پیکره فضایی در آثار معماری نیومدرن و آثار مبتنی بر تکنولوژی، کمترین میزان تاثیرپذیری از رویکردهای نظریه مذکور را به واسطه مولفه ها داشته است.
Machine summary:
کتاب Castellanos جرز در پلان اشاره به اهميت عناصر سازه اي به عنوان فضاهاي ثانويه با دو عملکرد مکمل )2012( سازه اي و فضاي معماري پايان نامه Erbaugh تعامل ساختن و تخنه ادغام معقول دو مفهوم تکتونيک و يکپارتارش در خلق معماري )2006( در تکتونيک مقاله D’Acunt &lez Gonza مدل هاي صلبيت و ابداع روش طراحي بر مبناي صلبيت پيوسته با «کشف تجربي بر روي فضا و )2016( پيوستگي در معماري سازه » و استفاده از عمليات «تفريق بولي» براي ادغام پارامترهاي فضايي و سازه اي در مرحلۀ مفهومي فرايند طراحي معماري رساله González )2017( مدلهاي نظريۀ تبين نقش سازه در خلق فضاهاي يکپارچه و کاربرد بالقوه نظريۀ يکپارتاش يکپارتاش در معماري در تمام مقياس هاي معماري و سازه که دربرگيرندة پنج عامل شرايط ، اصول ، خواسته ها، محدوديت ها و نيازها است .
خوانش مبتني بر نظريۀ يکپارتاش بناهاي منتخب براي واکاوي معماري با استناد به رويکردهاي اين نظريه ، ابتدا مصاديق معاصر برگرفته از سامانه هاي فکري نظريه پردازان از جدول ٦ تلخيص و نقوش مؤلفه هاي مصالح ، عناصر، سازه و ساختار در جدول ٧ معين شده است .
٦. نتايج حاصل از نقوش ماهيت و رفتار و ادراک نظريۀ يکپارتاش در کليۀ تصاوير ٤- ٨ نشانگر اين است که پيکرة فضايي کمترين ميزان تأثيرپذيري از رويکردهاي نظريۀ يکپارتاش را توسط کليۀ مؤلفه ها داشته است و مؤلفۀ مصالح به لحاظ ماهيتي و رفتاري و ادراکي در هيچ کدام از سبک هاي معين شده جدول ٨.