Abstract:
امروزه، حکمرانی مطلوب به عنوان یکی از نظریهها و الگوهای غالب در عرصه اداره و راهبری جوامع مدرن مطرح و در کانون توجه فزاینده اندیشمندان و فعالان توسعه و همچنین دستورکار ویژه دولتها و جوامع جهانی قرار گرفته است. با این وجود، ریشههای نظری و عملی حکمرانی مطلوب به آموزههای اسلامی بر میگردد و در سپهر حکمرانی علوی به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ حکمرانی بشری مورد تبلور قرار میگیرد. در این راستا، نامه 53 نهجالبلاغه (منشور حکمرانی علوی) به عنوان یک سند و نقشهراه مرجع، آموزههای نظری و عملی حضرت علی (ع) را در ساحت حکمرانی به تصویر میکشد. ازاینروی، در پژوهش حاضر تلاش گردیده است تا اصول و ارکان این پارادایم مدیریتی-سیاستی در پرتوی آموزههای علوی مورد بازخوانی قرار گیرد. بدینمنظور، با بهرهگیری از روش قیاسی-استقرایی و توصیفی-تحلیلی به بازخوانی مولفههای حکمرانی مطلوب پرداخته میشود و سپس هر یک از این مولفهها با استناد به منشور حکمرانی علوی مورد بررسی و تطبیق قرار میگیرد. یافتههای پژوهش حکایت از آن دارد که نه تنها مولفههای حکمرانی مطلوب در آموزههای حکمرانی علوی مورد معرفی و تاکید قرار گرفته است بلکه این آموزهها با جهتگیری آیندهمدارانه و ماهیت فرازمانی-مکانی، الزامات و اقتضائات امروزین حکمرانی مطلوب جوامع مدرن را نیز مورد ترسیم و ارائه قرار میدهد.
Machine summary:
بر این اساس، حکمرانی مطلوب در سالهای اخیر از کاربرد فزایندهای در ادبیات توسعه و همچنین اسناد بینالمللی برخوردار گردیده است و به عنوان یک رویکرد و نگرش نوین در عرصه هدایت، راهبری و اداره جوامع بشری مورد توجه قرار گرفته است.
یوسفی و بابایی )١٣٩٤( در مقالهای تحت عنوان »طراحی مدل حکمرانی خوب بر اساس نامه مالک اشتر و مقایسه آن با اصول حکمرانی خوب بانک جهانی« به طراحی مدل حکمرانی خوب از عهدنامه مالک اشتر و مقایسه آن با مولفههای حکمرانی خوب مورد نظر بانک جهانی میپردازند و نتیجه میگیرند دیدگاه امام علی )ع( درباره حکمرانی خوب از عناصر مشترکی با نظریه حکمرانی خوب بانک جهانی برخوردار میباشد و حقیقت واحدی از حکمرانی خوب را ارائه میدهند؛ با این وجود، روشهای رسیدن به حکمرانی خوب در دو دوره به علت تفاوتهای ساختاری هر زمان متفاوت است.
توکلی سادات و همکاران )٢٠١٧( نیز در مقالهای تحت عنوان »حکمرانی مطلوب در بافت نهجالبلغه« با تحلیل محتوایی نهجالبلغه به بررسی مولفههای حکمرانی مطلوب از منظر حضرت علی )ع( میپردازند و یازده نشانگر حاکمیت قانون، عدالت و عدم ظلم، برابری، مشارکت، خودمراقبتی، زمینهسازی حرکت به سمت خدا، تنویر افکار عمومی، اقتصاد سالم و پویا، تامین زندگی اقشار فقیر جامعه، امنیت اجتماعی، و پاسخگویی در برابر خداوند و مردم را مورد احصا و معرفی قرار میدهند.
در مجموع، نظریه و الگوی حکمرانی مطلوب به لحاظ نظری و عملی از ابعاد هنجاری برخوردار میباشد که استلزامات ماهوی آن پیرامون پنج اصل پاسخگویی، شفافیت، مشارکت، حاکمیت قانون و کارآمدی و استلزامات نهادی آن پیرامون دو رکن حکومت و جامعه مدنی از همگرایی و همافزایی برخوردار میگردند و با کانونیت عدالت به عنوان عصاره و جوهره حکمرانی در فرایند تحولآفرینی و پیش برندگی خود به توسعه پایدار انسانی و اجتماعی رهنمون میگردد.