Abstract:
در عصر حاضر ، علاقه به استفاده از ابزارها و تکنیک های عصب علمی برای مطالعه رفتار انسان در سازمان ها افزایش یافته است. بسیاری از محقیقین سازمانی با استفاده از اصطلاحاتی مانند علوم اعصاب شناختی سازمانی تلاش کرده اند بر نقش تاثیرگذار فرایندهای مغزی در تصمیمات مدیریتی و عملکرد افراد در سازمان تاکید کنند. رفتار عصبی-سازمان ، و علوم اعصاب سازمانی از شاخه های جدید علم مدیریت هستند که برای تاکید بر کاربرد علوم اعصاب در رفتار سازمانی بوجود آمده اند. استفاده از ابزارها و تکنیک های عصب علمی برای مطالعه پدیده های سازمانی دلگرم کننده است زیرا درک چگونگی عملکرد مغز انسان می تواند به رفع بهتر برخی از سوالاتی کمک کند که روش های فعلی علوم سازمانی قادر به حل آنها نیستند. در این راستا ، علوم اعصاب سازمانی می تواند مکمل تحقیقات سازمانی باشد. با این وجود ، برای بهره مندی از یافته های علوم اعصاب، دانشمندان سازمانی باید درک کاملی از علوم اعصاب و علوم سازمانی داشته باشند. به عنوان یک زمینه تحقیقات علمی و ارتباط عملی، علوم اعصاب سازمانی هنوز در مراحل ابتدایی است. دراین مقاله برآنیم تا به بررسی مفاهیم مرتبط با علوم اعصاب و کاربرد آن در مدیریت و رفتار سازمانی بپردازیم.
Machine summary:
استفاده از ابزارها و تکنیک های عصب علمی برای مطالعه پدیده های سازمانی دلگرم کننده است زیرا درک چگونگی عملکرد مغز انسان می تواند به رفع بهتر برخی از سوالاتی کمک کند که روشهای فعلی علوم سازمانی قادر به حل آنها نیستند.
(بکر و کرواپانزانو، 2010؛ بکر ، کروپانزانو و سانفی،2011؛) تمرکز بر مفاهیم جدیدی از جمله رفتارسازمانی عصبی و تأکید بر کاربرد علوم اعصاب در رفتار سازمانی و استفاده از ابزارها و تکنیک های عصب علمی برای مطالعه پدیده های سازمانی دلگرم کننده است زیرا درک چگونگی عملکرد مغز انسان می تواند به رفع بهتر برخی از سوالاتی که روشهای فعلی علوم سازمانی قادر به حل آنها نیستند کمک کند.
این رویکرد که از مغز آسیب دیده ی بیماران، برای مطالعه ی چگونگی شناخت در افراد سالم استفاده کنند، "عصب روانشناسی شناختی " نام دارد و امروزه نیز با تاثیرات فراوانش در گسترش دانش، پابرجاست و در علوم اعصاب شناختی نیز استفاده می شود.
لی و چمبرلین (2007 ، ص 22) علوم اعصاب شناختی سازمانی را چنین تعریف كردند: " این تعریف مشابه تعریفی است که توسط باتلر و سنیور (2007) ارائه شده است و آنها از علوم اعصاب شناختی سازمانی به عنوان استفاده از "روشهای عصبی علمی برای تجزیه و تحلیل و درک رفتار انسان در محیط کاربردی سازمانها" یاد می کنند.
به عنوان مثال ، علوم اعصاب سازمانی از روانشناسی تکاملی برای درک رفتار انسان در سازمانها استفاده می کند.