Abstract:
زمینه و هدف: خواجوی کرمانی یکی از شاعران نامدار ایران در قرن هشتم است که با سرودن منظومه های داستانی و غنایی به تقلید از نظامی پرداخت. در این مقاله به بررسی ویژگیهای سبکی در خمسۀ خواجو در سه سطح زبانی، ادبی و فکری پرداخته شده است.
روش مطالعه: این پژوهش که به شیوۀ تحلیل محتوا و کتابخانه ای انجام شده است، به بررسی ساختار و مهمترین ویژگیهای سبکشناسی خمسۀ خواجوی کرمانی در سه سطح فکری، ادبی و زبانی میپردازد.
یافته ها: خواجوی کرمانی شاعری درجه اول و جزو نوابغ ادب فارسی محسوب نمیشود ولی در برخی موارد شاعری مبدع است و ابیات نادر و بدیع زیادی در خمسه اش دیده میشود. او شاعری است که برای نوآوری در شعر و کاربرد ترفندهای بیانی و بدیعی، بسیار تلاش میکند و چندان به احساس و عاطفه در اشعارش توجهی ندارد، به همین دلیل اشعارش چندان مورد پسند قرار نگرفته است. بنابراین یکی از مهمترین خصوصیات اشعارش، کاربرد فراوان صنایع و متصنعانه بودن لفظ و زبان شعر وی است. باوجود این زبان وی ساده و روان است، اما گاه اصرار بر نوآوری و خلق مضامین جدید، شعر وی را بسمت تکلف و تصنع میکشاند.
نتیجه گیری: در میان صناعات لفظی بیشتر به جناس و در میان صناعات معنوی بیشتر به تلمیح و مراعات نظیر و تضاد علاقه نشان داده است. خواجو تشبیهات و خصوصا استعارات خود را بدون پیرایه نمیآورد و همواره آنها را در کنار دیگر عناصر خیال استفاده میکند. مجاز در خمسۀ او چندان جنبۀ هنری ندارد و کنایات در خمسۀ او عموما تکراری است و اگر کاربرد آنها سبب زیبایی خاصی شود، بعلت چگونگی بکار گرفتنشان در ساختار بیت است. خمسۀ خواجو عصارۀ فرهنگ و تمدن ایرانی - اسلامی را بنمایش میگذارد و خواجو آگاه از علوم و فنون ادبی، حکمت و نجوم و مسلّط بر علوم دینی از جمله روایت احادیث است، به همین دلیل اشعار او نیز سرشار از تلمیحات و اشارات متنوع است. همچنین او شاعری عارفمسلک و راوی داستانهایی است که در آنها عشق مایۀ اصلی و محرّک نخستین است و در کنار داستانهای عاشقانه و مضامین خاص آن، به ادبیات تعلیمی و اخلاقیات و عرفان نیز پرداخته است.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Khajavi Kermani is one of the famous poets of Iran in the eighth century who imitated Nezami by composing fictional and lyrical poems.
METHODOLOGY: This research, which has been done through content analysis and library, examines the structure and the most important stylistic features of Khamseh Khajavi Kermani at three levels of thought, literature and language.
FINDINGS: Khajavi Kermani is not a first-rate poet and one of the geniuses of Persian literature, but in some cases he is an innovative poet and many rare and original verses can be seen in his Khamseh. He is a poet who tries hard to innovate in poetry and use expressive and rhetorical tricks, and does not pay much attention to emotion in his poems, which is why his poems are not very popular. Therefore, one of the most important features of his poems is the extensive use of industry and the artfulness of his words and the language of his poetry.
CONCLUSION: Conclusion: Among the verbal industries, he has shown more interest in puns and among the spiritual industries, he has shown more interest in allusions and observance of similarities and contradictions. The permissible in his khums is not very artistic and the allusions in his khums are generally repetitive, and if their use causes a special beauty, it is because of how they are used in the structure of the verse.
Khamsoo Khajou shows the essence of Iranian-Islamic culture and civilization and Khajou is aware of literary sciences and techniques, wisdom and astronomy and is fluent in religious sciences, including the narration of hadiths. For this reason, his poems are full of various allusions and allusions. Is. He is also a mystic poet and narrator of stories in which love is the main motive and the first motivator, and in addition to love stories and their specific themes, he has also dealt with educational literature, ethics and mysticism.
Machine summary:
مثنويهاي خواجو را ميتوان به دو گروه تقسيم کرد: آنچه به سبک نظامي سروده شده و داستانهاي عاشقانه و قهرماني در اين گروه جاي ميگيرند که شامل هماي و همايون ، گل و نوروز هســتند و بنظر ميرســد يادگار نيمۀ اول عمر او باشــند و گروه دوم منظومه هايي که در ســلوک و موعظه و حکم سروده و به سبک سنايي هستند و شامل کمال نامه ، گوهرنامه و روضه الانوار هستند و مربوط به نيمۀ دوم زندگي اوست ، يعني زماني که به شيخ مرشد ابواسحاق کازروني ارادت نشان داده و خود نيز داراي مشرب عرفان شده است .
کارکردهاي تلميح در خمسۀ خواجو ١- معنيآفريني (مضمون آفريني): خواجو با استفاده از تلميحات به معاني و مضامين تازه اي دست مييابد و يا از آنها معاني تازه اي ميآفريند: بشـــو چون خضـــر دســــت از آب حيات چــو عــيســــي تــبــرا کــن از کــايــنــات (هماي و همايون ، ص ٢٧٧) ٢- ايجاد زبان شعري (زبان آفريني): او در اشعارش با استفاده از تلميح به زبان شعري خاصي دست يافته است ، و با ايجاد بازيهاي زباني با عناصر و واژگان تلميح زيبايي آن را دوچندان ميسازد: مــنــوچــهــر چــهــري فــريــدون فــري جــهــانــگــيــر گــيــري ســــکــنــدر دري (همان ، ص ٣٣٨) ٣- تصويرآفريني: بــه زنــدان مــغــرب اســــيــر آفــتــاب چــو بــيــژن بــه زنــدان افــراســــيــاب (همان ، ص ٢٨٢) ٤- ايجاز: گاه با استفاده از يک جزء تلميحي تمام مقصودش را بيان ميکند: بــه نــام خــداونــد بــالا و پســـــت که از هســتيش هســت شــد هر چه هســت (هماي و همايون ، ص ٢٦١) ٥- نماد و الگوسازي: چو عيســـي همــان بــه کــه دم درکشـــي بــريــن ديــر دايــر عــلــم بــرکشــــي (همان ، ص ٣٩٢) ٦-مدح : شـــهنشــــاه رُســــُل ســـرخيــل درگــاه ســـــريــر افــروز مــلــک لــي مــَعَ الله (گوهرنامه ، ص ٢٠٢) ٧-پند و اندرز: چــو مشــــکــاه دلــت پــرتــو نــمــايــد ز چشــــمــت کــوکــب دُرّي بــر آيــد (گل و نوروز، ص ٦٢٤) کاربرد علوم مختلف : با مطالعۀ اجمالي خمسۀ خواجو مشخص ميشود که وي از بيشتر علوم رايج روزگار خويش ، اعتقادات ، آداب و رسوم و اساطير برخودار بوده و از اين معلومات در سخن سرايي بخوبي بهره برده و خصوصاً در نجوم و موسيقي تبحر داشته و بازتاب اين دانشها در خمسۀ او آشکارا جلوه گر است .