Abstract:
زمینه و هدف
یکی از مباحث متداول در دستور زبان فارسی، مبحث «اتباع» است. میتوان گفت این موضوع از مواردی است که خارج از تسلط و اختیار زبانشناسان و کاملا با دخالت مستقیم مردم در زبان ایجاد میشود و قانون و قاعده آن نیز نه به انتخاب کارشناسی صورت گرفته و نه نظام و اسلوبی کلیشهای، آن را ایجاد کرده است. مقاله حاضر پژوهشی برای شناخت روند شکلگیری و رواج اتباع در زبان و ادبیات فارسی بعنوان سبکی جدید در گفتار مردم است. در این تحقیق آثار ادبی پس از انقلاب مشروطه (که زمان اوجگیری و رواج اتباع است) مورد بررسی قرار گرفته و پس از مقایسه بکارگیری اتباع در سبک قدیم، تقسیمبندی تازهای برای اتباع انجام و نامگذاری شده است؛ همچنین تاثیر احساس انسان در کاربرد اینگونه ترکیبها برای اولین بار بررسی شده و همراه با استخراج موارد اتباع در آثار نویسندگان و شاعران معاصر، نحوه شکلگیری و خلق این سبک زبانی و رواج آن بیان گردیده است.
روش مطالعه
روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، اسنادی (کتابخانهای) است.
یافتهها:
اتباع پیش از آنکه یک نوع ترکیب در دستورزبان باشد، سبکی خاص در گفتار است که در عصر حاضر از زبان محاوره مردم وارد سبکهای زبانی و ادبی شده است.
نتیجهگیری:
تاثیرپذیری مردم از داستانها و مقالههای اجتماعی –خصوصا در دوره مشروطه که مردم بسیار در امور سیاست و خواندن مقالهها و داستانهای آن روز شرکت داشتند- تاثیر زیادی بر رواج بکارگیری ترکیب مهمل داشته است و همچنین تاثیر زبان محاوره نیز بر این آثار متقابلا مشهود است. آثاری که زبان محاوره و نقل قول از زبان مردم کوچه و بازار را در متن خود داشتهاند مانند: سیاحتنامه ابراهیم بیک، مقالات چرند و پرند دهخدا، آثار جمالزاده و دیگر نویسندگان، از ترکیبهای اتباعی خصوصا مهمل بهره بیشتری بردهاند و نقش بسیاری در رواج این سبک زبانی داشته اند.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: One of the common topics in Persian grammar is the topic of "citizens". It can be said that this issue is one of the cases that arises outside the control of linguists and completely with the direct involvement of people in the language, and its law and rule have not been chosen by experts and have not created a stereotyped system and style. The present article is a research to understand the process of formation and prevalence of citizens in Persian language and literature as a new style in people's speech. In this research, literary works after the Constitutional Revolution (which is the time of the rise and prevalence of citizens) have been examined and after comparing the use of citizens in the old style, a new division has been made and named for citizens; Also, the effect of human feeling in the use of such combinations has been studied for the first time and along with extracting the cases of nationalities in the works of contemporary writers and poets, the formation and creation of this language style and its prevalence have been stated.
METHODOLOGY: The research method in this article is descriptive-analytical and the data collection method is documentary (library).
FINDINGS: Citizens, before being a kind of compound in grammar, is a special style of speech that has entered the linguistic and literary styles from the colloquial language of the people in the present age.
CONCLUSION: The influence of people on social stories and articles - especially in the constitutional period when people were very involved in politics and reading articles and stories of that day - had a great impact on the prevalence of the use of negligent composition and also the effect of colloquial language on these works. Is. Works that have colloquial language and quotations from the language of the people of the street and the bazaar in their text, such as: Ebrahim Beyk's travelogue, Dehkhoda's nonsense articles, Jamalzadeh's works and other authors, have benefited more from national compositions, especially negligent ones. They had a language style.
Machine summary:
آثاري که زبان محاوره و نقل قول از زبان مردم کوچه و بازار را در متن خود داشته اند مانند: سياحت نامۀ ابراهيم بيک ، مقالات چرند و پرند دهخدا، آثار جمال زاده و ديگر نويسندگان ، از ترکيبهاي اتباعي خصوصا مهمل بهرة بيشتري برده اند و نقش بسياري در رواج اين سبک زباني داشته اند.
بيان اينکه دقيقا چه کسي يا چه کساني اتباع يا مهمل را بعنوان شيوة زباني خود پيش گرفتند، امکانپذير نيست ؛ امّا ميتوان با بررسي و مطالعۀ آثار نويسندگان برجستۀ گذشته و معاصر، دربـارة چگـونگي رواج ايـن ترکيبهـا در زبان و ادبيات فارسي نظر داد و درنهايت نتيجه گيري نمود که چه اموري بيشترين نقش را در ايجـاد ايـن سـبک زباني خاص و رواج آن داشته اند که اينچنين در زبان و ادبيات معاصر جاي باز کرده است و اغلـب مـردم از ايـن ترکيبها در محاورات روزمرة خود استفاده ميکنند.
ايـن نـوع ترکيب در متون قديم بچشم نميخورد؛ امّا در دورة معاصر چنين ترکيباتي در زبان گفتار و آثـاري کـه بـه زبـان مردمي نوشته شدند، بيشتر ديده ميشود؛ مانند «انشرومنشر» در عبارت زير از «چرندوپرند» دهخدا: از يکطرف حاجي ملک التجّار به زور فصاحت و بلاغت و شعرهاي امرءالقيس و ناصرخسرو و علوي کيلايـي دخـو، نميداني در چه انشرومنشري گير کرده ايم (چرندوپرند، مقالۀ دوم : شمارة ٢).