Abstract:
زمینه و هدف
مثنوی «ناز و نیاز» سروده عبدالرزاق بیگ دنبلی، متخلص به «مفتون» مورخ، شاعر، ادیب، مفسر و مترجم دوره بازگشت ادبی است. وی این منظومه را بقصد نظیرهگویی، با تاثیر از خسرو و شیرین نظامی گنجوی سروده است و مختصات سبک عراقی در آن قابل رویت میباشد. در پژوهش حاضر این منظومه در سه سطح زبانی، ادبی و فکری مورد تحلیل سبک شناسی قرار گرفته است. سوال اصلی پژوهش این است که مهمترین ویژگیهای سبکی عبدالرزاق، در مثنوی ناز و نیاز کدامند؟
روش مطالعه
روش گردآوری اطلاعات در این مقاله براساس مطالعات کتابخانه ای بوده و تحقیق به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است.
یافتهها
دنبلی متناسب با سبک منظومه سرایی در ادبیات فارسی، مثنوی ناز و نیاز را سروده و یکی از شاعران خوشقریحه دوره بازگشت است که در پیروی از سبکهای شعری پیشین موفق بوده است.
نتیجهگیری
شاعر در سطح زبانی، از وزن هزج مسدس مقصور و با بسامد بالا از قوافی و ردیفهای تکواژه ای اسمی و فعلی استفاده کرده است. در سطح لغوی و نحوی کاربرد و استعمال پیشاوندها، پساوندها و لغات کهن، واژگان عربی، اصطلاحات مختلف در شعرش دیده میشود. در سطح ادبی متناسب مضمون عاشقانه و تعلیمی، کاربرد انواع صورخیال تشبیه، استعاره و بدیع معنوی تلمیح و اغراق فراوانی سبکی دارد. در سطح فکری در کنار مضمون عاشقانه که موضوع اصلی آن است، به مضامین تعلیمی و مذهبی و ساقینامه توجه کرده است؛ همچنین در اندیشههای او باور به اعتقادات عامیانه و جبرگرایی نیز وجود دارد.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Masnavi "Naz va Niyaz" composed by Abdolrazaq Beg Danbali, nicknamed "Fascinated" is a historian, poet, writer, commentator and translator of the literary return period. He composed this poem for the purpose of imitation, with the influence of Khosrow and Shirin Nezami Ganjavi, and the characteristics of the Iraqi style can be seen in it. In the present study, this system has been analyzed stylistically at three levels: linguistic, literary and intellectual. The main question of the research is what are the most important features of Abdul Razzaq's style in Masnavi Naz and Niaz?
METHODOLOGY: The method of data collection in this article is based on library studies and research has been done in a descriptive-analytical manner.
FINDINGS: Danbali, in accordance with the style of poetry in Persian literature, composed the Masnavi Naz and Niaz and is one of the most eloquent poets of the return period who has succeeded in following the previous poetic styles.
CONCLUSION: At the linguistic level, the poet has used the weight of the culprit and high-frequency rhymes and rows of nouns and nouns. At the lexical and syntactic level, the use of prefixes, suffixes and ancient words, Arabic words, various terms can be seen in his poetry. At the literary level, in proportion to the romantic and didactic theme, the use of all kinds of metaphors, metaphors and spiritual novelties has a lot of style and exaggeration. At the intellectual level, in addition to the romantic theme, which is its main subject, he has paid attention to the educational and religious themes and the letter; There is also a belief in popular belief and determinism in his thoughts.
Machine summary:
واج آرايي هم آوايي در مصوت «ا»: يکـــي از بهـــر رقـــص افراخـــت قامـــت قيامــــت شــــد از آن قامــــت قيامــــت (همان : ص ١٥) همحروفي در صامت «چ »: بــــرون کــــن از چمــــن زاغ و زغــــن را چمــان کـــن در چمــن ســـرو چمـــن را (همان : ص ٤٠) تکرار واژه : بــــــود در دســــــت يــــــار بيوفــــــا دل چـــه دل کـــو دل کجـــا عاشـــق کجـــا دل (همان : ص ٤٨) بــه صــوت خــوش زدي چــون چنــگ در چنــگ بــه صــوت چنــگ چــون گشــتي خــوش آهنــگ (همان : ص ٦٨) تکرار در آغاز و پايان بيت (ردّ الصدر علي العجز): ز يـــک نظـــاره جـــانم صـــد بـــلا ديـــد بـــه جـــانم شـــد بـــلا نظـــارة مـــن (همان : ص ٢٧) تکرار در پايان مصرع اول و آغاز مصرع دوم (ردّالعروض الي الابتدا) بـــه شـــور آمـــد نيـــاز از شـــور دريـــا چـــو دريـــا در خـــروش آمـــد ز ســـودا (همان : ص ٦٧) تکرار بصورت طرد و عکس خوشـــا عشـــق غـــم افـــزاي جگرســـوز خوشـــــا عشـــــق جگرســـــوز غـــــم انـــــدوز (همان : ص ٩١) بـــه هـــر کـــاري کـــه همـــت برگمـــارم گلـــــت از خـــــار و خـــــار از گـــــل بـــــرآرم (همان : ص ٢٥) تشديد مخفّف بــه خنــده چــون ز لــب شــکّر فشــانده شـــکر را در خـــوي خجلـــت نشـــانده (همان : ص ١٢) بــــه قــــدّ چــــون کمــــانم رحمــــت آور بـــــه جـــــان نـــــاتوانم رحمـــــت آور (همان : ص ٢٣) بـــــه امّيـــــدي گزينـــــد در زمســـــتان جفــــاي بــــرف و محنتهــــاي بــــاران (همان : ص ٤٦) حذف واج از اسم و فعل ز عـــدلش رســـته کبـــک ســـرخ منقـــار ز قهـــرش چنگـــل شـــاهين خونخـــوار (همان : ص ١١) شــه ار چــه ايــن ســخن پــذرفت بــاري بــه دل زيــن غصــه بــودش خارخــاري (همان : ص ٥٣) اسکان واج در افعال بـــه دل چنـــدان نخواهـــد کـــرد تـــأثير ســــکون قلــــب را نبْــــود عنــــانگير (همان : ص ٥٣) بــر آن خوبــان نظــر چــون نيــک بگْماشــت صــنم را ديــد و يــار خــويش پنداشــت (همان : ص ٣١) سطح لغوي يا سبک شناسي واژه ها در منظومه لغات بيگانه خصوصاً لغات عربي، لغات کهن فارسي و بطور کل نشانه هاي کهنگي زبان در سطح لغوي آمده است که عبارتند از: استعمال حروف و لغات پهلوي و قديمي: مانند اندر (همان ، ص ٧)، اندرين (ص ١٠)، بهر (ص ٥٣)، بارگي (اسب ) (ص ٢٢) و بدورد (خداحافظي) (ص ٢٦).