Abstract:
اقتباس از متون ادبیات کلاسیک بهویژه شاهنامهی فردوسی در ژانرهای هنری نمایش(تئاتر) و سینما سابقهای طولانی دارد. داستان رزم سهراب و گردآفرید داستانی کوتاه و درعینحال جذاب است که قابلیتهای نمایشی بسیاری دارد. این داستان علاوه بر ویژگیهای حماسی که متناسب با اثر سترگی چون شاهنامه است، از ظرفیتهای ادب غنایی نیز برخوردار است.
و همین امر موجب جذابیت دوچندان این داستان گردیده است. شیوهی توصیف فردوسی از صحنهی نبرد و بهکارگیری رزمافزارها و همچنین کنش و واکنش میان شخصیتها در داستان رزم سهراب و گردآفرید نشاندهندهی ظرفیتهای قابل توجه این اثر برای دراماتیزه کردن و اجرای آن بر صحنهی نمایش است و میتوان با استفاده از امکانات دیداری، حرکات و گفتههای بازیگران بر صحنه، زیباییهای این اثر را بهتر و با اثرگزاری بیشتر به مخاطب معرفی نمود.
Adaptation from classic epic specially Ferdowsi`s Shahnameh to drama and
cinema has a long history. Battle of Sohrab and Gordafarid is an attractive short
story with great dramatic capabilities. In addition to its epic which is proportional
to a great work like Shahnameh, this story has lyrical literature capacities and
this double its attraction. The way Ferdowsi describes a battle and the use of
weapons as well as the action and reaction of Sohrab and Gordafarid indicate
that the work can be dramatized for play scene and using visual facilities,
actors` acts and dialogues on the scene can embody the story`s beauty better and
more effective to the audience.