Abstract:
در قرآن کریم حرص دو جنبه دارد: وجه مثبت که در حرص پیامبر (ص) بر هدایت مردم نمودار میشود و حرص منفی که در قالب برآوردن تمتعات نفسانی و زیاده خواهی انسانها تصویر میگردد. مولوی متاثر از قرآن و از باب تفسیر و تاویل آیات به تفصیل وجوه مختلف حرص و طمع و آثار و نتایج آن را بیان میکند. نتایج تحقیق نشان میدهد که مولوی در تفسیر و بازنمایی این وجوه از امور حسی و عینی استفاده میکند و از امور بدیهیی سخن میگوید که بتوان با تصور آن بی نیاز به تامل بسیار تصدیقشان کرد و نیز از اقسام حکایات استفاده میکند تا وجوه مختلف امر مورد بحث را در زندگی روزمره نشان دهد و مخاطبان از راه همذات پنداری با اشخاص داستان آن را از مقوله تجربه های زیسته خود تلقی کرده و راحت تر آن را بپذیرند. در تصویرسازی گاهی به تصاویر قرآنی توجه دارد و گاه تصاویر حاصل تداعی معانی از محتوای آیات مختلف است. آنچه در قرآن به عنوان آموزه اخلاقی ذکر شده در مثنوی به صورت عملی اجرا شده و راه وصول به آن تبیین گردیده است. از باب معرفت شناسی، مولوی در قالب داستانهایی پیروی از امور نفسانی از جمله حرص و طمع را مانعی برای شناخت میداند همانکه قران آن را پرده و غشاوه نامیده است که پیروی و تبعیت از آن، مانع ادراک میشود.
In the Quran, voracity has two dimensions – a positive voracity manifested in the Prophet’s voracity to guide people and a negative voracity, which is portrayed as individuals’ attempt to meet their bodily demands. Influenced by the Quran and to interpret the verses, Rumi expresses the different aspects of voracity and its consequences in detail. Our results reveal that Rumi uses subjective and objective items to interpret these aspects and speaks of axioms to verify them needless to reflect on them. He also uses fiction to show the different aspects of voracity in everyday life so that the readers perceive them as their living experiences through identification and accept them more readily. In portraying, he sometimes considers the Quranic images, which sometimes result from the association of meaning with content. What has been mentioned as a moral instruction in the Quran has been practically implemented and the way to achieve it has been specified in Masnavi. Epistemologically, Rumi uses fiction to reveal that following bodily passions, e.g. voracity, impedes recognition as the Quran calls it curtain and cover adherence to which will hinder recognition.
Machine summary:
نتايج تحقيق نشان ميدهد که مولوي در تفسير و بازنمايي اين وجوه از امور حسي و عيني استفاده ميکند و از امور بديهيي سخن ميگويد که بتوان با تصور آن بينياز به تأمل بسيار تصديقشان کرد و نيز از اقسام حکايات استفاده ميکند تا وجوه مختلف امر مورد بحث را در زندگي روزمره نشان دهد و مخاطبان از راه همذات پنداري با اشخاص داستان آن را از مقوله تجربه هاي زيسته خود تلقي کرده و راحت تر آن را بپذيرند.
مولوي يکي از شاعران بلندپايۀ ادبيات فارسي است که با تأثير پذيري از قرآن و از باب تفسير و تأويل آيات با الهام از آموزه هاي ديني، انديشه - ها و مسائل اخلاقي از جمله حرص و طمع را به تفصيل وجوه مختلف و آثار و نتايج آن را در قالب اشعاري زيبا بيان کرده است .
چه انگيـزه اي سـبب شـد که آدم (ع ) به وسوسه هاي شيطان تن در دهد و به وعده هاي او اعتماد کند؟ آيـا جـز ايـن است که حرص و فزون طلبي، حجابي در برابر چشمان آنها شد؟» (اخلاق در قـرآن ، مکـارم شيرازي،ج ١،ص ٨٤) مولانا نيز با تبعيت از کلام وحي و با اشاره به مضامين قرآني، به نوعي همين مضمون را در ابيات زير بيان ميکند: به طور معمول ندا امر دروني و خوشايند است و آدمي تمايل به پيروي از ان دارد و همگان کمابيش ان را در زندگي تجربه کرده اند.