Abstract:
مدیریت موفق بحران مستلزم برقراری ارتباط بین سامانه مدیریتکننده و ذینفعان دخیل در بحران با هدف اطلاعرسانی، توجیه، آرامسازی، ایجاد انگیزه برای رفتار مناسب و مانند اینهاست. احتمالاً مهمترین مضمون ارتباطی مورد استفاده در این فرایند، مضمونهای مبتنی بر هیجان ترس است. اثربخشی این نوع پیامها در ارتباطات اقناعی و از جمله ارتباطات در بحران، همواره مورد اختلاف بوده و پژوهشهای مختلفی را سبب شده است. در این مقاله با تشریح چهار رویکرد مطالعاتی اصلی درباره اثربخشی اقناعی پیامهای ترسبرانگیز، نقش اینگونه پیامها در ارتباطات در بحران بررسی شده است، سپس با اشاره به برخی از متغیرهای میانجی مؤثر در اثربخشی یاد شده، تلاش گردیده است تا درکی کلی از نقش محرکهای ترسبرانگیز در ارتباطات بحرانی ارائه شود.
Successful crisis management call for communication between the managing system and the stakeholders involved in the crisis aiming at information establishment, justification, calming down, stimulating appropriate behavior, and the like. Probably the most important communicational concept used in this process relates to the emotional concept of fear excitement. The effectiveness of this sort of messages in persuasive communication, including communication in crisis, has always been subject to arguments leading to various studies. Explaining four main research approaches to persuasive effectiveness, frightening messages, and the role they play in communication at crisis are investigated. Afterwards, referring to some moderate variables in such effectiveness, the researcher tried to propose a general understanding of the frightening stimulations in crisis communication.
Machine summary:
)، مانع آموزش عمومي ميشود؛ لذا باتوجه به اين تجربه ها دست کم دو پرسش کليدي پيش روي تصميم گيرندگان و 8 پژوهشگران قرار دارد: اول ، "آيا اساساً توسل به ترس و پيامهاي ترس برانگيز، ويژگي اقناعي دارد؟" دوم با فرض پذيرش اصل اقناع کنندگي اين گونه محرکها، چه ميزان (يا چه دوزي) از ترس و در چه وضعيتي، بيشترين تأثير (از نظر تغيير نگرش و متقاعدسازي) را در مخاطبان برجا ميگذارد؟ تعاريف و ادبيات پيام ترس برانگيز تعريفهايي که از پيام ترس برانگيز ارائه شده ، عمدتاً بر يکي از دو پايه مبتني است : برپايه محتواي پيام و يا واکنش مخاطب .
مطابق رويکرد محرک ـ پاسخ ، پيام ترس برانگيز (محرک ترس برانگيز) با توصيف وضعيت هاي ناخوشايندي که مخاطب در صورت انجام ندادن توصيه ها دچار ميشود، حالت تنش يا ناآرامي در او ايجاد ميکند و فرد را برميانگيزاند تا براي رهايي از اين حالت يا هيجان رفتار خطرناک را به رفتار امن پيشنهادي و مورد تشويق ، تغيير دهد.
از نظر مبدعان اين الگو، همچون لونتال ، الگوي محرک ـ پاسخ کانون توجه خود را بر فرايندهاي هيجاني قرار داده است و حال اينکه در جريان دريافت و اثربخشي پيام ترس برانگيز، فرايندهاي شناختي نيز نقش مهمي ايفا ميکند.
W. (1983), “Protection motivation and self- efficacy : a revised theory of fear appeals and attitude change”, Journal of Applied Social Psychology,19, pp.