Abstract:
نظام جمهوری اسلامی ایران در طول 40 سال گذشته آزمونها، چالشها و بحرانهایی را پشت سر نهاده که نقش تاریخساز «ولیفقیه» در مهار و تدبیر آنها بیبدیل و غیر قابل انکار است، رخدادهایی که نمونههای مشابه آن در دیگر کشورها سبب فروپاشی رژیم سیاسی یا اضمحلال ایدئولوژیک آنان گشته است. اما فرجام حوادث در ایران بهگونهای دیگر رقم خورد، چنانکه حتی در موارد بسیاری حیرت جهانیان را برانگیخته است. اتفاقات سال 1388 برخلاف همه پیشبینیهای تحلیلگران و ناظران غربی، بر اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران افزود و در همین میان بود که دوباره چشمها به «نقش رهبری در مدیریت بحران» دوخته شد. در این مقاله به موضوع مدیریت مقام معظم رهبری در حوادث سال 1388 پرداخته شده و هدف آن ارائه الگوی راهبردی برای مدیریت ناآرامیهای اجتماعی بوده است که با ذکر برخی مؤلفهها و رویکردها از بحران و مدیریت بحران در مباحث نظری به بررسی سخنان و منویات ایشان در سال انتخابات با روش تحلیل مضمونی پرداخته شد. نتیجه گویای این است که مدیریت مقام معظم رهبری در سال 1388 با تکیه بر عقلانیت، عدالت، ارزشگرایی، کارامدی و استکبارستیزی در سه بازه قبل، هنگام و پس از انتخابات بهگونه صحیحی این ناآرامی را مدیریت کرد که میتوانست بحران امنیتی در کشور ایجاد کند.
The Islamic Republic of Iran has gone through experiments, challenges and crises over the past 32 years, the historian role of the Vali-e-Faqih in controlling and manipulating of which was proven to be unique and undeniable. Any of such events had already broken down political regimes or their ideological systems in other countries. Yet, the outcome of the events in Iran emerged quite differently in such an astonishing way for the world. Contrary to all of the predictions of Western analysts and observers, the events of 2009 added to the authority of the Islamic Republic of Iran, and at the same time, the attention of the world turned towards the “role leadership in crisis management”. This research aimed at designing a strategic model for the management of social unrests on the basis of the Supreme Leader’s management in the events of 2009. Pointing out some theoretical components and approaches of crisis and crisis management, the researcher analyzed the speeches and commands of the Supreme Leader in the year of election through thematic analysis. The results indicated that the management of the Supreme Leader in 2009 was based on rationality, justice, value orientation, efficiency and anti-arrogance in the three stages of pre-election, election and post-election. His successful managerial style correctly controlled the unrests that could have caused a serious security crisis for the country.
Machine summary:
فصلنامه مديريت بحران سال دوازدهم ، دوره جديد، شماره ١، بهار ١٣٩٩: ٣٤ ـ ٧ طراحي الگوي راهبردي مديريت بحران امنيتي مبتني بر منظومه فکري مقام معظم رهبري (مدظله العالي) (مورد مطالعاتي فتنه ١٣٨٨) تاريخ دريافت مقاله : ١٣٩٨/٠٩/١٣ رسول يوسفي رامندي تاريخ تأييد مقاله : ١٣٩٨/١٠/٢٥ چکيده نظام جمهوري اسلامي ايران در طول ٤٠ سال گذشته آزمونها، چالشها و بحرانهايي را پشت سر نهاده که نقش تاريخ ساز «وليفقيه » در مهار و تدبير آنها بيبديل و غير قابل انکار است ، رخدادهايي که نمونه هاي مشابه آن در ديگر کشورها سبب فروپاشي رژيم سياسي يا اضمحلال ايدئولوژيک آنان گشته است .
در اين بين ، نوع مديريت رهبر معظم انقلاب با مسئله انتخابات و بحران بعد از آن ، بيش از ديگر متغيرها و مؤلفه ها، ارزش بررسي و واکاوي دارد؛ از اين روي تبيين رويکرد و الگوي مديريت ايشان در سال ١٣٨٨ ميتواند در قالب الگوي مديريت بحران ، رهگشاي مسئولان در مديريت بحرانهاي آينده باشد؛ لذا گزاره هاي اين پژوهش از اين قرار است : 8 سؤال اصلي ـ الگوي راهبردي ١ مديريت بحران امنيتي ٢ مبتني بر منظومه فکري ٣ مقام معظم رهبري شامل چه مؤلفه هايي است ؟ سؤالهاي فرعي ـ مقام معظم رهبري به منظور جلوگيري از بحران قبل از انتخابات ٨٨ بر چه محورهايي تأکيد کردند؟ ـ مقام معظم رهبري به منظور مديريت فتنه ٤٨٨ هنگام اغتشاشات بر چه مؤلفه هايي تأکيد کردند؟ ـ مقام معظم رهبري براي مديريت فتنه پس از اغتشاشات ٨٨ چگونه رفتار کردند؟ با توجه به جديد بودن موضوع و اهميت آن براي نظام اسلامي، اين کاربردها را ميتوان براي پژوهش ذکر کرد.