Abstract:
در شعر معاصر تاجیک، علاوه بر تاثیرپذیری از ادبیات روس، ردپایی از تاثیر ادیبان ایرانی دیده میشود. در تصویرسازی، بیشتر به میراث شعر فارسی نظر دارد و در ایجاد صورتهای خیالی از شیوه های بیانی و بدیعی کهن بهره میگیرد. تشخیص، استعاره، تشبیه، تضاد، جناس، ایهام، ارسال المثل، حسن و تعلیل و... از جمله صنایع بیانی و بدیعی پربسامد در شعر معاصر تاجیکستان است. تناقض یا پارادوکس نیز در شعر معاصر تاجیک بسامد جالب توجهی دارد.شاعران تاجیک نظیر: بازار صابر، دارا نجات، علی محمد مرادی، عسگر حکیم و ... از نسل چهارم و گلرخسار، محمدعلی عجمی، نظام قاسم و... از نسل پنجم در تاسی و تاثیر از شعرای معاصر و پیشگام ایران نظیر: نیما یوشیج، اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، سیاوش کسرایی و ... از نسل اول و دوم ادبیات معاصر ایران، سرودههای خود را در قالب و صورتهای نو ارائه کرده ام.
Tajikistan contemporary poetry has been influenced by Russian literature as well as Persian literature. In the illustration of poetry, it has been inclined toward the history of Persian literature and they have used ancient techniques in the creation of the imaginary forms. Personification, metaphor, simile, paradox, pun, allegory, euphemism, etc are the most common figures of speech in Tajikistan contemporary poetry.
Paradox has also been used in Tajikistan contemporary poetry frequently.
Tajik poets such as Bozor Sobir, Dara Nejat, Ali Mohammad Moradi, Asgar Hakim , etc from the fourth generation and Gulrukhsor, Mohammad Ali Ajami, Nizam Qasim, etc from the fifth generation have been influenced by contemporary and pioneering Iranian poets such as Nimā Yushij, Akhavān-Sāles, Ahmad Shamlou, Forough Farrokhzad, Sohrab Sepehri, Siavash Kasrai, etc from the first and second generation of contemporary Iranian literature; therefore, they have presented their poems in an innovative forms.
Machine summary:
شعر معاصر، نوآوری، تاجیکستان ١- تمام مجلات علمی پژوهشی کشور از ابتدای سال ٩٨ به دستور وزارت علوم به مجلات علمی تغییر نام داده اند ٢- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران ، ایران (shafipourfoumani@yahoo.
در همین دوره آکنده از حسرت است ؛ که جوانانی چون مؤمن قناعت ، بازار صابر، لایق شیرعلی و بانو گلرخسار و بدنبال آنها شاعران دیگر، وارد صحنه ادبیات تاجیک میشوند و مسیر جدیدی برای تاریخ زبان و فرهنگشان - خلاف جریان ویرانگر - ایجاد میکنند.
در این دوره ، شاعرانی چون میرسعید میرشکر، مؤمن قناعت ، گلرخسار، لایق شیرعلی، بازار صابر، عبید رجب ، عسگر حکیم ، گلنظر در کنار گروهی دیگر از جمله : محمد غایب ، نظام قاسم ، فرزانه خجندی، اسکندر ختلانی، دارا نجات ، عجمی، رحمت نظری و بسیاری دیگر از آزادی بدست آمده ، در خلق آثار ادبی- از لحاظ شکل و محتوا - بهره میبرند؛ بیآنکه پیوند خود را با سنت از دست بدهند.
از جمله : «ایران در شعر معاصر تاجیکستان » شعردوست (١٣٨٩)، «شعر معاصر تاجیکستان » مرادی (١٣٧٢)، «زنگوله زنان گذشت باران : سیری در شعر معاصر تاجیکستان » مجیب و ذبیح اله (١٣٩٠)، «سیر تحول شعر نو در ادبیات تاجیک » بوندشهریاری (٢٠٠٢)، «خورشیدهای گمشده » قزوه (١٣٧٦)، «شعر تاجیک ، گرایشهای فکری و روند تحولات ادبی» صابر (١٣٧٣) و ...