Abstract:
روشنگری در نشانهشناسی هنر، از مسئله زبان و بحث در نشانههای زبانی مایه میگیرد. طبق گفته بولر، هر نشانه برای این که نشانه زبانی تلقی شود، باید در آن واحد سه نقش نماد، نشان و علامت را ایفا کند. در این مقاله برآنیم پس از بررسی نشانهشناسی عنصر رنگ در تصویرهای شعری فرخی و مقایسه آن با شاعران همدوره، توان فرخی را در بکارگیری نشانههای زبانی رنگ بسنجیم و بسامد این نشانه ها و سبک تصویرپردازی و چگونگی تکرار رنگها را در تصویرهای خاص، بررسی کنیم. سپس به دنبال بررسی بسامد تصاویر برساخته از یک واحد و تصاویر متشکل از واحدهای نشانهای، همچون پردهای نقاشی بودهایم. در ادامه لایه های معنایی تصویرهای هنری برساخته از رنگ را در دیوان فرخی (حضوری ابتدایی و طبیعی یا حضوری قراردادی و رمزگونه) مورد مداقه قرار دادهایم. عنصر رنگ در شعر فرخی نه تنها نمادهای متعددی را بر خاطر میآورد، بلکه به عنوان نشانه ای صحنههای باشکوه و حال و هوای موجود در وضعیتهای مختلف را به خاطر تداعی مینماد.
Machine summary:
شایان ذکر است که بررسی کارکرد عنصر رنگ در شعر فرخی مستلزم مقایسه آن با شاعران همدوره است : - آیا تصاویر شعری فرخی که رنگ در آنها مطرح است ، تصویری است که از یک واحد تشکیل شده یا مجموعه ای از واحدهای نشانه ای، همچون پرده ای نقاشی شده است ؟ - لایه های معنایی تصویرهای هنری برساخته از رنگ در دیوان فرخی، حضوری ابتدایی و طبیعی که پیرنگی از خط و رنگ دارد، است یا حضوری قراردادی و رمزگونه دارد و یا تا حد حضور معناهای ذاتی و ژرف تر از قبیل مشخصه های ملی، طبقاتی، آیینی، اخلاقی، دینی و فلسفی دارد؟ - شاعر در بروز احساس و درونیات خود با بهره گیری از رنگ ، چه طرحی درانداخته و از چه زبانی برای بیان مطلب بهره گرفته و آیا در این امر موفق بوده است یا نه ؟ قبل از پرداختن به پاسخ سوالات مذکور، باید به این نکته پرداخت که آیا فرخی توانسته با به کارگیری رنگ نشانه های زبانی تازه ای ایجاد کند و در القای شعر از آن کمک بگیرد.
به عنوان مثال اگر بخواهیم کاربرد رنگ «سیاه » و «تیره » را مثال بزنیم ، میتوان نمونه زیر را آورد: شب سیـــاه مــر او را تـمــام یــاری داد خنک کسی که مر او را تمام باشد یار چو راست روی شب تیره برگرفت و برفت ز دست روز درخشنده رایت شب تار (دیوان فرخی، ص ٥٢: ١٠١١) رنگواژه «سیاه » توانسته ، نقش نمادین خود را ایفا کند، چون به موضوع سیاهی در جهان خارج اشاره دارد و همچنین در کنار این امر توانسته است نقش نشان بودن را به وضع آشکاری القا کند، چون ما از طریق این نشانه زبانی به وضعیت زمانی پی میبریم و در آخر نقش علامت را به خوبی ایفا کند، این نیز به این خاطر است که گیرنده را به تعبیر نشانه زبانی وامیدارد.