Abstract:
شعر فارسی در ادوار مختلف انواع قالبهای شعری را تجربه کرده اما در هر دوره ای قالب خاصی از شعر رونق بیشتری داشته است. در سرآغاز شعر فارسی که سبک خراسانی نام دارد قصیده در اوج خویش قرار داشت.
قصاید شامل موضوعات مختلفی مانند مدح، وصف، مفاخره، توصیف جنگها و لشکرکشیها، توصیف طبیعت، ذکر مصائب و رنجها و مسائل اخلاقی است.
هر قصیده ممکن است از قسمتهای مختلفی تشکیل شده باشد که شامل : مقدمه که معمولا تشبیب، نسیب، تغزّل یا شبیه آن است، تخلّص یعنی بیت یا ابیات پایانی که سبب پیوند مقدمه و متن قصیده میشود، موضوع اصلی که همان موضوع قصیده است، و شریطه یا دعای تابید است.
شریطه و دعای تابید مکمل یکدیگر و در حقیقت دعای شاعر در حق ممدوح است. بدین صورت که یکی از مفاهیمی که از دیدگاه شاعر متضمن معنی دوام و همیشگی است بر زبان وی جاری میشود و آن را مبنای دعای خویش در حق ممدوح قرار میدهد، بگونه ای که او را در اندیشه خویش جاودانه نماید. آنچه میتواند مبنای جاودانگی و شریطه شاعر باشد عناصر و مفاهیمی متفاوت است مانند باورها، احکام و مسائل نجومی یا عناصر ذاتی و طبیعی که جاودانه می نماید یا گاهی اندیشه های فلسفی و مبانی منطقی و از این قبیل.
در این مقاله کوشش شده که عناصر یا مفاهیمی که از دیدگاه شاعر جاودانه است و همچنین کاربرد این عناصر در چهار سبک شعری (خراسانی، عراقی، هندی و بازگشت) بررسی شود.
Machine summary:
اما در آثار متأخرین هرچند به طور مختصر و در حد ارائة یک تعریف ونمونة شعری ، امـا بطور مستقل ، به آن پرداخته شده است که از جملة آنها میتوان به آثار زیر اشاره کرد : فنون بلاغت و صناعات ادبی از جلال الدین همایی که ذیل مبحث قصـیده ، موضـوع شریطه را عنوان می کند و تعریفی نسبتا جامع از آن ارائه میدهد و چنین می آورد که : رسم شعرا این است که قصاید مدحیه را به ابیاتی که مشتمل بـر دعـای ممـدوح باشـد ختم کنند، این قسمت قصیده را شـریطه مـی نامنـد و ادبـای قـدیم آن را مقـاطع قصـیده میگفته اند ؛ شریطه معمولا به صورت دعای تأبیـد یعنـی متضـمن معنـی دوام و همیشـگی است به این طور که مثلا بگویند : «تاآسمان برپاست ، کاخ دولت تو بـر پـای بـاد.
سبک عراقی : در این سبک ، قصاید شاعرانی چـون جمـال الـدین عبـدالرزاق اصـفهانی ، کمـال الـدین اسماعیل اصفهانی ، ظهیر فاریابی ، اهلی شیرازی ، اثیر الدین اومانی و عراقی مورد بررسی قرار میگیرد که میتواند نتایج زیر را دربر داشته باشد : عناصر بکار رفته در شریطه های قصاید شعرای برجستة این سبک ، عبارت است از: امـور بدیهی ، طبیعی ، صورخیال ، فلسفی ، اعتقادی ، ادبی ، ریاضی ، نجومی ، پزشکی ، ضـرب المثـل ، خیال اندیشیهای عاشقانه ، اسطوره ، دستور زبان ، صرف و نحـو و نیـز امـوری کـه از دیـدگاه شاعر جاودانه فرض شده است .