Abstract:
ادبیّت پهلوانی سرود حکیم طوس، شاهنامه، به عنوان متن ادبی ناشی از زبان و بیان هنری ذاتی و لاینفکّ آن است. زبان اثر و شیوه بیان خالق آن ـ که از ذهن هنرمندانه او سرچشمه میگیرد ـ گاهی با بازیهای زبانی، موجب «چند معنایی» (POLYSEMY) متن و برداشتها و تفسیرهای چندگانه از آن میشود. در جستار حاضر نگارنده، به یاری دانشهای ادبی به تحلیل سبک شناسانه گزارشهای مختلف شارحان در باب مصراعی از شاهنامه پرداخته است. در غالب شرحها، پیوند معنایی این مصراع با پاره نخست بیت بادید نیامده و به این نکته مهم که لخت دوم بیت، مکمّل و نتیجه هشدار آشکار پاره نخست آن است، توجّه نشده و یا دریافتی سطحی و ساده، به دور از مفهوم ژرف آن به دست داده شده است.
نتیجه بررسیها نشان میدهد که در یک لایه معنایی تازه، فرزانه طوس با کاربرد ترفند ادبی استعاره ـ کنایه، دشمنترین و نهانیترین دشمن پهلوانان، یعنی خودفریفتگی یا غرور نفس را چونان خصمی خانگی مینمایاند؛ حریفی که جسم قهرمان را در نظر او سخت و صلب میآراید تا جان او را به آسانی برباید. فرزانه طوس با این هشدار از زبان شیرزنی که یکبار سهراب جوان را آزموده و آسیبجای او را دریافته ـ و مباد آنکه این بار قربانی فریفتگی و نازش نفس غرّار به ستبری اندام و زور بازو گردد ـ ضمن گوشزد کردن این نکته که خودپسندی و خودبسندگی زیبنده پهلوان جوانمرد زورمندی چون سهراب نیست بگونهای ظریف از مرگ سهراب بدلیل غرور و خامی، به خواننده پیشآگاهی (براعت استهلال) میدهد.
Machine summary:
از جمله نکات مورد بحث و اخـتلاف ـ که شارحان شاهنامه برداشتهای مختلفی از آن داشته اندـ مفهوم لخت دوم بیت زیـر و پیونـد معنـایی آن بـا مصراع نخست است : نباشــی بــس ایمـــن بـه بـازوی خـویـــش (١) خـــــورد گــاو نـادان ز پهلــــــوی خـویـــش (شاهنامه (٢): ١٣٧/ب ٢٤٨) فرزانة طوس در نامة نامور خویش ، شاهنامه ، در بخشی از داستان رستم و سهراب ـ آنجا که گردآفریـد از چنگال سهراب میگریزد و بر بارة دژ میشود تا با بیانی پر نیش و نوش و الفاظی نرم و درشت به طنز و تسـخر و تهدید او بپردازد ـ هنگامی که سخن به بیم و اندرز سهراب میرسد، این بیت گزنده را در پند و نصح سهراب بر زبان گردآفرید جاری میسازد.
در زبان فارسی گروه فعلی «ایمن بودن » غالبا با دو حرف اضافة «به » و «از» به کار رفته است ؛ چنانکه مصـراع نخسـت بیـت مورد بحث ما دو ضبط دارد: الف ـ نباشی (مباشی ) بـس ایمـن ز بـازوی خـویش ب ـ نباشـی (مباشی ) بس ایمن به بازوی خویش بنابر این دو تعبیر خواهیم داشت کـه در نظـر اول ممکـن اسـت چنین پنداشته شود که از لحاظ معنی و مفهوم ، تفاوتی با هم ندارند؛ اما حقیقـت آن اسـت کـه تغییـر حرف اضافه در ترکیب مورد بحث ، موجب دگرگونی مقصود میگردد.