Abstract:
حزین لاهیجی از علمای برجسته و شاعران پر آوازه سده دوازدهم هجری است که دست روزگار او را از زادگاهش اصفهان در شهرها و بلاد مختلف گرداند و پس از طی سفرهای پرمخاطره به هند رسید و در پایان عمر در شهر بنارس سکنی گزید و در همین شهر چشم از جهان فرو بست.
وی در زمینه های گوناگون علوم روزگار خویش از قبیل: فقه، منطق، فلسفه، و ... آثار زیادی را تالیف کرده و مجموعه اشعاری که متجاوز از دوازده هزار بیت است از خود به یادگار گذاشته است. تعداد ادبیات او را تا سی هزار و پنجاه هزار نیز گفته اند. وی آخرین ستاره تابناک سبک هندی در غزل فارسی است.
حزین با توجه به اشراف به اصناف شعر و بررسی و غور در دیوانهای مهم شاعران بزرگ و تاثیرپذیری و استقبال از آنها، گاهی به نقد و بررسی آنها نیز پرداخته و به پرسشهایی که در حوزه شعر از او میشده پاسخ میگفته است. بنابر این نام برخی از شاعران به صورتهای گوناگون در دیوانش انعکاس یافته است. نام دسته ای از شاعران، ضمن تضمین بیت یا مصرع یا ابیاتی آمده است. نام برخی از آنها در مطاوی مفاخره های شاعرانه و تحسین اشعار آنها و گروه دیگر در استقبال و احیانا معارضه با آنها، اشاره شده و گروهی نیز در قطعات و مثنویهایی که از آنها متاثر شده است از قبیل سنایی، سعدی، نظامی ظهور یافته اند. حافظ، سعدی، مولوی، نظیری، سنایی، خاقانی، انوری، قاسم انوار، بابا فغانی و ... از آنهایند. این مقاله به بررسی و نشان دادن مواردی از موضوع یاد شده میپردازد.
Machine summary:
به عنوان نمونه : آیـــد چـــو نـــی ام بـــه خوشـــخرامی از پنجه ، نی افکند نظامی (حزین ، ٦٩٨) *** نــوایی کــه ایــن خامــه بنیــاد کــرد دل توســـی و رودکـــی شـــاد کـــرد بــه گــوش نظــامی اگــر مــی رســید خــــروش مــــن خســــروانی نشــــید بــه تعظــیم مــن رخ نهــادی بــه خــاک کــــه احســــنت ای نیــــر تابنــــاک اگــــر ســــعدی شــــهد پــــرور ادا شـــنیدی ز صـــور نـــی مـــن نـــوا ســماعش ز ســر عقــل بــردی و هــوش زبان مهـر کـردی ، شـدی جملـه گـوش وگـــر نخـــل بنـــد ســـخن پـــروران رطب بردی از مـن شـدی مـدح خـوان (حزین ، ٧٧٣) و یا در جای دیگر در مفاخره ای به چند شاعر اشاره میکند: حــــزین از غــــم دل نــــوایی بــــزن دل آســـــودگان را صـــــلایی بـــــزن تو خامش چو گشتی کس امـروز نیسـت نوازنــــدة ســــاز جانســــوز کیســــت ؟ اگــر خامــه افکنــد ســعدی ز دســت نــی خــوش نــوای تــو در پنجــه هســت بـــود اختـــر ســـعد یـــاری دهــــت زهــت تــا بــه گــوش و کمــان در زهــت و گرمیدهـــد خمســـه از گنجـــه یـــاد نــی نغمــه ســنج تــو در پنجــه بــاد کنـــی تـــازه تـــا خمســـة گنجـــوی شـــرابت کهـــن بـــاد و رایـــت قـــوی (همان ، ٧٣٥) و چنانکه گذشت در جای دیگر در خلال برشمردن اهمیت کار شـاعران و سـخنوران در حفظ و گزارش اوضاع زمان و رمـز مانـدگار شـدن آنهـا و مانـدگار سـاختن تـاریخ و عصـر سلاطین آن روزگار به نام برخی از شاعران اشاره شده است : از عنصــری بــود نــام شــاهان غزنــوی را از گنجــوی بــود یــاد بهــرام شــاه ثــانی آل بویـــه رفتنـــد امـــا بـــه روزگـــاران دارد روانشـــان شـــاد مهیـــار دیلمـــانی ســلجوقیان گذشـتند امــا ز انــوری مانــد نـام بلنـد ایشـان ، بـر لـوح ایـن جهـانی دور اتابکــان رفــت ، امــا کــلام ســعدی پـــرورده نامشـــان را بـــا آب زنـــدگانی ذکر اویس باقی است از نکته های سـلمان نــام تکــش دهــد یــاد خــلاق اصــفهانی شــاه مظفــری را نســلی نمانــد لــیکن هر مصرعی زحافظ شـد شـمع دودمـانی (همان ، ٦٤٠) برای اینکه بتوان انعکـاس نـام شـاعران را در دیـوان حـزین بهتـر نشـان داد، براسـاس قالب های شعری که بیشترین آنها در غزل تجلی یافته اند از غزل آغاز می کنیم .