Abstract:
این مقاله با هدف بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی موثر در پیدایش بحرانهای امنیتی در مناطق حاشیهنشین شهر کرج تدوین شده، و با رویکرد کاربردی و روش توصیفی ـ پیمایشی و با شاخصسازی بر چهار متغیر فیزیکی ـ کالبدی، اجتماعی ـ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی به آزمون فرضیه پرداخته است که روش سنجش متغیرها بر اساس پرسشنامه با جامعه آماری 57 نفر بهصورت تمامشمار و هدفمند شامل صاحبنظران، کارشناسان و خبرگان حوزه امنیتی و بحران، علوم اجتماعی و مدیریت شهری انجام شده است. دادهها با نرمافزار spss مورد محاسبه قرارگرفت است. یافتهها گویا است که عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به ترتیب در پدیدایی بحرانهای امنیتی در مناطق حاشیهنشین شهر کرج بهصورت مستقیم و غیرمستقیم تاثیرگذار است
Machine summary:
) مهمترین آسیبها و تهدیدات محیطی سکونتگاه های غیر رسمی خطرهای ناشی از عدم ایمنی حمل و نقل ، آلودگیهای صنعتی کارخانجات هموار و آسیب پذیری زیاد به دلیل رانش زمین و حوادثی نظیر سیل بروز بیماریهای عفونی بویژه سل و ایدز، آلودگی هوا، آب و خاک به دلیل انباشت زباله اشتغال به مشاغل غیرعادی (دستفروشی لباس کهنه )، مشاغل غیر قانونی (خرید و فروش مواد)، کودکان کار آثار سیاسی حاشیه نشینی حاشیه نشین ها، منشأ بزرگی از رأی در انتخابات توان ایفای نقش مخالفت حکومت آثار اقتصادی حاشیه نشینی حاشیه نشین ها وسیله تولید خدمات ارزان قیمت دسترسی محدود به اقتصاد رسمی و رایج بودن کسب درامد از روشهای غیررسمی آثار فرهنگی حاشیه نشینی تعارض فرهنگی و تقابل هنجارها و ارزشها و بروز برخوردهای تنشزا در پی تکانه زندگی شهری و نبود حمایت اجتماعی شکاف آرمان ، دستاورد در رسیدن به خواسته های شغلی و بروز ناکامیهای اقتصادی، غلبه حمایت فرقه ای و فامیلی (دفتر توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی، ١٣٩٤) / عوامل اجتماعی و فرهنگی مناطق حاشیه نشین در عوامل اجتماعی و فرهنگی مناطق حاشیه نشین میتوان به شاخصهایی از قبیل فرهنگها، آداب و رسوم مختلف ، تنوع ویژگیها و قومیتهای فرهنگی، تعلقات محلی شدید، تعصبات و وابستگیهای قومی، فرهنگی و خانوادگی، ساختار و موقعیت نامطلوب اجتماعی ـ فرهنگی، خاستگاه فرهنگی و ویژگیهای فرهنگی خاص ، انزواطلبی، مشارکت اجتماعی کم ، عدم احساس تعلق به محیط شهری و گوشه گیری از جریانات شهری، بیگانگی از ارزشها و هنجارهای اجتماعی و عدم پذیرش از جانب محیط شهری، وجود فاصله طبقاتی و نابرابریهای اجتماعی و فرهنگی، داشتن مشاغل ابتدایی دون پایه ، کاذب ، غیر رسمی و غیر تولیدی، عدم ثبات شغلی، وجود کجرفتاریها و خرده فرهنگهای خاص متعدد، عدم انطباق وضع زندگی با مدنیت شهری (عدم همانندگرایی با محیط شهری)، وجود اختلافات و درگیریهای قومی، انواع نارضایتیها و نزاعهای جمعی، ضعیف بودن ضریب امنیت اجتماعی، ناهنجاریها، آسیبها و انحرافات اجتماعی متعدد، نداشتن آسایش اجتماعی و احساس خطر بین ساکنان ، فقر فرهنگ شهرنشینی و پایبندی به سنتها، همبستگی در منافع و مسائل جمعی مشترک، فرهنگ قانونگریزی و واگرایی نسبت به قوانین شهری، احساس تحقیر اجتماعی حاشیه نشینان ، اختلال در هویت و احساس بیهویتی (بحران هویت )، بافت جمعیتی ناهمگون ، تعارض و اختلافات فرهنگی و قومی متعدد (هویت قومی و گروه گرایی)، احساس تبعیض ، بیعدالتی، حقارت و آمادگی برای آشوب و انفجار، جوان بودن ترکیب جمعیتی و زیاد بودن نسبت گروه سنی جوان ، میزان زیاد بیسوادی و کم سوادی، مطالبه و خاستگاه برخورد اجتماعی و تساوی در امکانات اجتماعی و فرهنگی با دیگر حوزه های شهری، سازمان یافتگی درونی حاشیه نشینان ، وجود زندگی منفعلانه و یا نیمه فعال ، بیکاری فزاینده و اشتغال به شغلهای پست و غیر اقتصادی بیشتر با منشأ بزه در این مناطق میتوان اشاره کرد.