Abstract:
با گذشت سه دهه از وقوع انقلاب اسلامی در ایران باردیگرجهان شاهد انقلابات وخیزش هایی جدید در خاورمیانه و شمال آفریقا می باشد.باتوجه به اهمیت این انقلاب ها، به بررسی مقایسه ای دو انقلاب انقلاب ایران (1357) وانقلاب مصر (2011) از نقطه نظر میزان تاثیر گفتمان اسلامی در ایجاد هر کدام از این انقلابات خواهیم پرداخت. دراین تحقیق محقق به دنبال پاسخ دادن به این سوال است که آیا گفتمان غالب در خیزش و قیام مردم درکشور مصر همانند انقلاب ایران گفتمان دینی و اسلامی می باشد؟ این تحقیق یک مطالعه توصیفی-تطبیقی است و با اتکا به شواهد عینی مستتر در گزارشات و نقل های تاریخی و با استناد به ارزیابی های اجتماعی نظریه پردازان، به تحلیل می پردازد؛ لذا نه به سراغ زمینه ها و عوامل بنیادی این حوادث خواهد رفت و نه به تبیین چرایی این اختلاف خواهد پرداخت.
Machine summary:
"در هر دو کشور مردم انقلاب را رقم زدند، همچنین در هر دو انقلاب این ملت و نه نیرو یا قدرت سیاسی بود که انقلاب را رقم زد و هر دو رژیم درحالی که پیش از این از جمله متحدان و هم پیمانان مهم آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه بشمارمیآمدند، هم اکنون و پس از انقلاب به بزرگترین چالش پیش روی این دو تبدیل شدند، و همانطور که آرمان فلسطین از زمان آغاز انقلاب اسلامی به یکی از مهم ترین قضایای انقلاب تبدیل شد، به همین دلیل این قضیه در انقلاب مصر به عنوان یکی از پایه ها و ستون های انقلاب این کشور را تشکیل می دهد ولی با این وجود تفاوت های انقلاب مصر و ایران چه درنوع گفتمان وچه دربسیاری از ویژگی های انقلاب بیشتر از شباهت های آن است برای مثال : انقلاب ایران با رهبری مشخص ، اما انقلاب مصر بدون رهبری بود، انقلاب در ایران بعدی مذهبی و دینی داشت و در رهبری امام خمینی (ره ) نمود پیدا می کرد که هدف آن تشکیل دولتی اسلامی بر پایه ولایت فقیه بود؛ درحالی که انقلاب مصر انقلابی ملی است که اسلام گرایان بخشی از آن را تشکیل می دهندو پیروزی محمد مرسی در انتخابات ریاست جمهوری نیز نشان از برتری قاطع اسلام گرایان در مصر نیست چون در مقابل آن نهادی چون ارتش وجود دارد که می تواند تعدیل کننده قدرت اسلامگرایان باشد."