Abstract:
در این مقاله به وجه اشتقاق لغت خوهل به معنی «خمیده ، کج » و چند لغت دیگر فارسی نظیر خول به معنـی «کـج » و خل به معنی «خمیده ، کج ؛ دیوانه ، مجنون » که با آن هم ریشه اند، اشاره شده است .
در ضمن مباحث ریشه شناختی مربوط به این لغات ، به اقتضای کلام ، به بررسی ریشه شناختی چند لغت دیگر فارسی نظیر سهره به معنی «گذرگاه طعام ، مری» و گونه به معنی «رخساره ، خد، لپ » و نیز به ذکر نکاتی دربارة مترادفـات معنـایی برخی از لغات مورد بحث در پاره ای از زبان های هندواروپایی پرداخته شده است
Machine summary:
خوهل و لغات مربوط به آن در زبان فارسی جهانا مپرور چو خواهی درود چو میبدروی، پروریدن چه سود به یاد روانشاد دکتر بهمن سرکاراتی محمد حسن دوست چکیده در این مقاله به وجه اشتقاق لغت خوهل به معنی «خمیده ، کج » و چند لغت دیگر فارسی نظیر خول به معنـی «کـج » و خل به معنی «خمیده ، کج ؛ دیوانه ، مجنون » که با آن هم ریشه اند، اشاره شده است .
دربارة تحول -xr- ی ایرانی باستان ، به -hl- در فارسی، تاکنون شاهد دیگری نیافته ام ؛ اما دربارة تحـول -xr- بـه -hr- در فارسـی، میتوان به لغت سهره به معنی «گذرگاه طعام ، مری» اشاره کرد، که از ایرانی باستان -suxraka* (از -suxra* بـه معنـی «سـرخ ») مشتق است و ظاهرا تنها یک بار در الأبنیۀ عن حقایق الأدویۀ (تألیف موفق الدین ابومنصور علی هروی، به تصحیح احمـد بهمنیـار، بـه کوشش حسین محبوبی اردکانی، انتشارات دانشگاه تهران ، ١٣٧١) صفحۀ ٧ آمده است : ...
. ٣٩٥ ,Pokorny IEW ;٣٣٦/Frisk GEW, I هم چنین لغت یونانی γρυψ به معنی «شیردال ، عقاب شیر» (نـام جـانوری افسـانه ای در اسـاطیر یونـان و روم )، کـه بـه صـورت griffin به زبان انگلیسی، و Greif به زبان آلمانی راه یافته اسـت ، بـه لغـت sγρπo بـه معنـی «کـج ، خمیـده ؛ بینـیعقـابی، چفته بینی، خمیده بینی» مربوط است ؛ نک ..
Pokorny IEW در میان زبان های ایرانی میانه نیز، باید از لغات فارسـیمیانـۀ waxr (<vaxra- *) بـه معنـی «کـج ، برگشته ، از شکل افتاده »، فارسیمیانۀ ترفانی xwahr[ xwhr] به معنی «کج ، خمیده ، خوهـل »، و پـارتی 1 dag[ wxrydgwaxri] به معنی «ازشکل افتاده » نام برد، که از همین ریشۀ هندواروپایی مشتق اند.