خلاصة:
هدف از این مقاله بررسی نقش پیاده سازی کارت امتیاز متوازن در بهبود عملکرد شرکت است. سوال اصلی این پژوهش آن است که آیا بکارگیری کارت امتیاز متوازن در شرکت صنایع مخابرات ایران توانسته است به بهبود عملکرد این سازمان کمک کند؟ روش تحقیق از نوع توصیفی است که به لحاظ ماهیت، کاربردی و به لحاظ روش اجرا پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش مجریان و متخصصان پیاده سازی ارزیابی متوازن شرکت صنایع مخابرات ایران، مدیران فروش و خدمات پس از فروش، مدیران ارشد، مدیران حسابداری مدیریت و مدیران مالی شرکتها را تشکیل می دهند که590نفر تخمین زده شدند که120نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات برای سه محور مشتری، فرایند داخلی و رشد و یادگیری پرسشنامه است که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ تایید شد. اطلاعات مورد نظر برای محور مالی، گزارشات منتشر شده شرکت در طی سال های78تا89مانند ترازنامه و صورت سود و زیان، شاخص ها و معیارهای ارزیابی شرکت و گزارشات مربوط به ارزیابی متوازن است. یافته های پژوهش نشان می دهد در شرکت صنایع مخابرات ایران پیاده سازی کارت امتیاز متوازن، به بهبود عملکرد سازمان منجر شده است.
ملخص الجهاز:
"از آنجایی که در این پژوهش،هدف بررسی آن است که آیا پس از پیادهسازی روش کارت امتیاز متوازن،عملکرد سازمان بهبود یافته است،به این منظور باید عملکرد سازمان پیش از بکارگیری این روش با زمان پس از بکارگیری آن مقایسه میشد و تفاوت معنادار میان معیارهای عملکرد در دو دوره زمانی پیش از اجرای روش ارزیابی متوازن(سالهای 8731 تا 2831)و پس از اجرای این روش(سالای 3831 تا 9831)مورد بررسی قرار میگرفت.
یافتهها سوال اول:آیا پیادهسازی روش کارت امتیاز متوازن به بهبود عملکرد سازمان منجر شده است؟ جدول 1 نتایج مرتبط با سوالهای ابعاد مشتری،فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری را نشان میدهد و در جدول 2 به بررسی تفصیلی بعد مالی پرداخته شده است.
نتایج تحقیق دیویس و آلبرایت نیز وجود رابطه میان بکارگیری ارزیابی متوازن و بهبود عملکرد را نشان میدهد ولی آنها اولا از چهار شعبه یک بانک و ثانیا در طی یک دوره دو ساله و ثالثا فقط بر مبنای شاخصهای تدوین شده ارزیابی خود بانک استفاده کردند.
البته در این تحقیق محدودیتها و مشکلاتی که در اجرای تحقیق وجود داشت که میتوان به موارد چون عدم وجود دادههای مربوط به محور مشتری،فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری برای دوره قبل از پیادهسازی ارزیابی متوازن و ناگزیر بودن محقق به بررسی آنها با استفاده از پرسشناه و نظرسنجی، محرمانه بودن برخی اطلاعات و عدم دسترسی محقق به آنها و عدم امکان ارسال پرسشنامه به مشتریان به دلیل برخی ملاحظات شرکت اشاره کرد."