خلاصة:
نیاز به امنیت، همواره از بنیادیترین نیازهاي انسان در جامعه بشري به شمار میرود. در این میان، ایمنی و امنیت گروههای آسیبپذیر و بهویژه کودکان بهعنوان یکی از آسیبپذیرترین اقشار جامعه، از اهمیت خاصی برخوردار است. حضور فعال مردم در شهر از عوامل افزایش امنیت در فضای شهری است تسلط و دیدن فضا و دیده شدن توسط مردم موجب ایجاد حس امنیت است. پژوهش حاضر با روش ترکیبی کمی و کیفی با جامعه تحقیق متشکل از 25 نفر متخصص است که در چارچوب مصاحبهای باز و به روش نمونهگیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی انتخاب شد و به تحلیل دیدگاهها در نرمافزار اس پی اس اس پرداخته شده است. در ادامه با توجه به ضرایب بهدستآمده از متغیرهای پژوهش به تولید گرافها توسط نرمافزار گفی پرداخته شد. در نهایت به کمک نرمافزار دپث مپ شاخصهای استخراجشده مرحله اول و دوم نظرسنجی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و به کمک نرمافزار آی گراف به انطباق تحلیل پلانها با گرافهای تولیدشده در مرحله قبل پرداخته شده است. نتایج بهدستآمده نشاندهنده آن است که کاربران در انتخاب پارکهای شهری جهت امنیت کودکان خود، بیشتر به دنبال فضاهایی هستند که در جذب افراد خصوصاً بزرگسالان کارآمد بوده و به والدین اجازه نظارتپذیری بر فضا را میدهد هستند. همچنین با توجه به مطالعات صورت گرفته، فضاهای فرهنگی از بعد عملکرد با رتبه 4.46 در پارکهای شهری عامل اصلی در جذب افراد جهت مشارکت عمومی میباشد.
security remains a fundamental human need within society. the safety and well-being of vulnerable groups, particularly children, who constitute one of the most at-risk segments of society, hold particular significance. an active human presence contributes significantly to enhancing security in urban spaces. the ability to comprehend and observe the surrounding environment, as well as being visible to others, fosters a sense of security. the current research employs a blended quantitative and qualitative approach, involving a research community comprising 25 experts. these experts were selected through an open interview framework, utilizing a purposeful sampling method with the snowball technique. the gathered opinions were subsequently analyzed using spss26 software. according to the coefficients obtained from the variables, graphs were generated by gefi software. ultimately, the indicators extracted from the first and second stages of the survey underwent analysis using depth map software. the integration of the plan analysis with the generated graphs from the previous stage was deliberated using agraph software. based on the results, users are mostly looking for spaces that are efficient in attracting people when choosing urban parks for the safety of their children. especially adults, and allow parents to monitor the space. cultural spaces with a rating of 4.46 in urban parks are the main factor in attracting people for public participation.
ملخص الجهاز:
مقاله پژوهشي بررسي عوامل مؤثر بر مشارکت عمومي کاربران و نظارت پذيري فضاها در پارکهاي شهري به منظور ارتقا سطح امنيت کودکان با استناد بر نظريه گراف ها (مطالعه موردي : پارک شفق تهران ) سعيد عظمتي *١، کيميا جمشيدزاده 2 ١- استاديار گروه معماري، دانشکده هنر و معماري، واحد تهران شرق ، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران ، ايران .
با توجه به مطالب گفته شده ، اين مقاله باهدف بررسي عوامل مؤثر بر مشارکت عمومي کاربران و نظارت پذيري فضاها در پارکهاي شهري به منظور ارتقا سطح امنيت کودکان شکل گرفته است .
در ادامه باتوجه به داده هاي به دست آمده به منظور سنجش رابطه بين مؤلفه هاي مؤثر بر مشارکت عمومي کاربران و نظارت پذيري فضاها در پارکهاي شهري به منظور ارتقا سطح امنيت کودکان با يکديگر از ضريب همبستگي پيرسون استفاده شده است .
ضريب همبستگي پيرسيون براي بررسي رابطه بين مولفه هاي موثر بر مشارکت عمومي کاربران و نظارت پذيري فضاها در پارک هاي شهري به منظور ارتقا سطح امنيت کودکان ، منبع : نگارندگان معيارهاي مؤثر بر ارتقاء سطح عملکردي اجتماعي کالبدي زيباشناختي زيست محيطي اقتصادي امنيت کودکان عملکردي ١ اجتماعي ٠.
با کمک اين نرم افزار و تحليل پلان پارک شفق تهران با توجه به خروجي هاي به دست آمده ميتوان به تأثير مؤلفه هاي مؤثر بر مشارکت عمومي کاربران و نظارت پذيري فضا که در مراحل قبلي پژوهش بررسي شده است پي برد.
Investigating the Factors Affecting the Public Participation of Users and the Survivability of Spaces in Urban Parks to Improve the Level of Children's Safety (a Case Study of Shafaq Park in Tehran) 2* Saeed Azemati1, Kimia Jamshidzadeh 1.