چکیده:
گرایش به رفتارهای نابهنجار از سوی دانشآموزان، ازجمله مشکلات عمدهای است که زمینهساز بسیاری از آسیبهای اجتماعی بعدی به شمار میرود. انجام چنین رفتارهایی، همچون دیگر مسائل اجتماعی تحت تاثیر عوامل متعددی رخ میدهد که ضعف پیوند اجتماعی(پیوند با مدرسه و خانواده) یکی از همین عوامل مهم محسوب میگردد. مسلما دانشآموزان و نوجوانان به عنوان سرمایههای آتی کشور در توسعه اجتماعی و فرهنگی آن نقش مهمی دارند، لذا گرایش آنان به انجام رفتارهای نابهنجار، منجر به افت تحصیلی، ترک تحصیل و دور شدنشان از شاخصهای توسعه انسانی میگردد. از اینرو پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه پیوند اجتماعی و گرایش به رفتارهای نابهنجار دانشآموزان شهر اهر و با استفاده از روش پیمایش انجام گرفته است. مدل تحلیلی پژوهش، بااستناد به تئوریه ای پیوند اجتماعی هیرشی و پیوند افتراقی ساترلند ترسیم گردیده است. جامعه آماری تحقیق، متشکل از کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر اهر است که در سالتحصیلی 94- 1393 مشغول به تحصیل هستند. با بکارگیری پرسشنامه محققساخته، اطلاعات مورد نیاز از 295 نفر از دانش آموزان که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شده اند، جمع آوری گردیده است.
نتایج تحلیلهای دو متغیره نشاندهنده وجود همبستگی معکوس با شدت بالا بین متغیر پیوند اجتماعی و مولفههای آن (وابستگی، تعهد و اعتقاد) و متغیر گرایش به رفتارهای نابهنجار دانشآموزان است. براساس تحلیلهای چند متغیره هم این متغیرها توانایی تبیین متغیر ملاک را دارا میباشند. همچنین متغیرهای تصور منفی از خود و معاشرت با همسالان ناهنجار که به عنوان متغیرهای میانی در نظر گرفته شده بودند، هم در تحلیلهای دومتغیره و هم چند متغیره رابطه آماری معنیداری را با متغیر گرایش به رفتارهای نابهنجار نشان دادهاند. طبق یافته ها، حدود 48 درصد از تغییرات متغیر گرایش به رفتارهای نابهنجار دانش آموزان توسط عناصر تشکیل دهنده متغیر پیوند اجتماعی و متغیرهای میانی قابل پیش بینی است.
خلاصه ماشینی:
"براسـاس مطالعه ای که زلفعلی فام (١٣٨٩) در آن به "بررسی رابطه پیونـد اجتمـاعی بـا کـج روی اجتماعی در بـین دانشـجویان بـومی و غیربـومی آذربایجـان شـرقی" پرداختـه اسـت ، دانشجویان غیربومی بدلیل ضعف پیوند با خانواده و جامعه و کاهش نظارت والدین بـر رفتار آن ها در مقایسه با دانشجویان بومی که پیوند اجتماعی قوی دارند و نظـارت روی آن ها بیشتر است ، تمایـل و گـرایش بیشـتری بـه رفتارهـای کـج رو از خودشـان نشـان میدهند.
همچنین بـر اسـاس دیـدگاه تعـاملی تورن بری که ترکیبی از تئوری هیرشی و ساترلند اسـت ، از یـک سـو متغیرهـای پیونـد اجتماعی شامل وابستگی به والدین ، تعهد و تعلق به مدرسـه و پایبنـدی بـه ارزش هـای قراردادی، تعیین کننده رفتارهای نابهنجار افراد هسـتند و از طـرف دیگـر همبسـتگی بـا دوستان بزهکار و شکل گیری ارزش های بزهکارانه بر انجام کج روی و بزهکاری صـحه میگذارد.
نتایج حاصل از تحقیق حاضر، با یافته های پژوهشی سـخاوت (١٣٨١)، بـا عنـوان "عوامـل مـؤثر بـر ناهنجاریهای رفتاری دانش آموزان استان لرستان " و نیز با نتایج مطالعه حیدری چـروده (١٣٨٣)، با عنوان "بررسی میزان و علل نابهنجاریهای اجتماعی در بـین دانـش آمـوزان پایه سوم راهنمایی استان خراسان " مطابقت دارد.
بـر اسـاس این دیدگاه ترکیبی، از یک سو متغیرهای پیوند اجتمـاعی شـامل وابسـتگی بـه والـدین ، تعهد و تعلق به مدرسه و پایبندی به ارزش های قراردادی، تبیین کننده رفتارهای نابهنجار افراد هستند و از طرف دیگر همبستگی با دوسـتان بزهکـار و شـکل گیـری ارزش هـای بزهکارانه بر انجام کج روی و بزهکاری صحه میگذارد."